جدول جو
جدول جو

معنی دزاندیس - جستجوی لغت در جدول جو

دزاندیس
(دِ زَنْ)
همانا. گویا. ظاهراً. (از آنندراج از جهانگیری). و رجوع به دزندیس شود
لغت نامه دهخدا
دزاندیس
همانا گویا: اگر چه در وفا بی شبهی و دیس نمیدانی تو قدر من دزندیس. (رودکی. نفیسی ج 3 ص 1110)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

زائدۀ کوچک و کرمی شکلی در بدن انسان در طرف راست و در انتهای رودۀ کور، در پزشکی آپاندیسیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دزندیس
تصویر دزندیس
برابر و یکسان، شبیه، آشکار، هویدا، درحال، همانا، گویا، برای مثال اگرچه در وفا بی شبهی و دیس / نمی دانی تو قدر من دزندیس (رودکی - لغت نامه - دزندیس)
فرهنگ فارسی عمید
(دِ زَ)
همانا. ظاهراً. گویا. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
اگرچه در وفا بی شبهی و دیس
نمی دانی تو قدر من دزندیس.
رودکی.
دزاندیس. و رجوع به دزاندیس شود.
، اولاً. در اول، فی الفور. فوراً در حال. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ زَ)
برابر. مثل. شبیه. یکسان، هویدا. آشکار. ظاهر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ / دِ)
دعا نویسنده. نویسندۀ دعا. که دعاها و تعویذات به عامه دهد و نیازی گیرد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
نام ایالتی است از ایالات دکن بهندوستان، (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است از بخش هریس شهرستان اهر با 451 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، هراسان. هراسناک. بیمناک. مضطرب. نگران:
دل موبدان گشت اندیشه ناک
ز اندیشه دلهایشان گشت چاک.
فردوسی.
اگرچه ویس بی آهو و پاک است
مرا زین روی دل اندیشه ناک است.
(ویس و رامین).
بکار خادمش اندیشه ای همی باید
به از گذشته که اندیشه ناک و حیران است.
انوری.
از پی سودای شب اندیشه ناک
ساخته معجون مفرح ز خاک.
نظامی.
در آن رهگذرهای اندیشه ناک
پراکنده شد بر سرم مغز پاک.
نظامی (از آنندراج).
من خود اندیشه ناک پیوسته
زین زبان شکسته و بسته.
نظامی.
گنهکار اندیشه ناک از خدای
به از پارسای عبادت نمای.
(بوستان).
امین باید از داور اندیشه ناک
نه از رفع دیوان و زجر هلاک.
(بوستان).
و رجوع به اندیشناک شود
لغت نامه دهخدا
همانا گویا: اگر چه در وفا بی شبهی و دیس نمیدانی تو قدر من دزندیس. (رودکی. نفیسی ج 3 ص 1110)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی فزونروده آویزه زایده کیسه مانند کوچکی است در قسمت تحتانی اعور آویزه ضمیمه اعور زایده روده کور، قسمتی از اندامهای حشرات (از قبیل پنجه و آرواره ها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیس
تصویر اندیس
فرانسوی نشانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آپاندیس
تصویر آپاندیس
آویزه، فزون روده
فرهنگ واژه فارسی سره
رمال، کاهن
فرهنگ واژه مترادف متضاد