معنی دزندیس دزندیس (دِ زَ) همانا. ظاهراً. گویا. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) : اگرچه در وفا بی شبهی و دیس نمی دانی تو قدر من دزندیس. رودکی. دزاندیس. و رجوع به دزاندیس شود. ، اولاً. در اول، فی الفور. فوراً در حال. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا