- دریابنده
- آنکه دریابد ادراک کننده، عاقل هوشمند، زیرک
معنی دریابنده - جستجوی لغت در جدول جو
- دریابنده
- آنکه کسی یا چیزی را دریابد، آنکه مطلبی را بفهمد، زیرک، هوشمند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مدرک ادراک کننده
دریافت، فهم، ادراک
فهمانیدن شناسانیدن
کسی که دیگری را بگریاند، چیزی که باعث گریه شود
آنکه یا آنچه بگریاندگریه آور
Seasick
морская болезнь
seekrank
морська хвороба
choroba morska
enjoo do mar
mal di mare
mareado
mal de mer
zeeziek
เมาเรือ
mabuk laut
مريضٌ بالبحر
समुद्र विकार
חולה ים
deniz tutması
ugonjwa wa baharini
সমুদ্রবিমুখ
سمندری بیماری
عاجز، مفلوک
ترواش کننده
پاره کننده، چاک دهنده
گوینده، کسی که سخنی بگوید
بیچاره، ناتوان، عاجز، فقیر، بی چیز
فریب دهنده، آنچه یا آنکه دیگری را فریب داده و گول می زند