جدول جو
جدول جو

معنی درمسنگ - جستجوی لغت در جدول جو

درمسنگ
وزن یک درم
تصویری از درمسنگ
تصویر درمسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
درمسنگ
((دِ رَ. سَ))
وزن یک درم
تصویری از درمسنگ
تصویر درمسنگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درم سنگ
تصویر درم سنگ
چیزی که به وزن یک درم باشد، وزن یک درم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درمسرا
تصویر درمسرا
زوزنسرا جوجرسرا همرسخانه زرابخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراسنگ
تصویر زراسنگ
گردی به رنگ طلایی که در نقاشی به کار می رود، اکلیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درم سنج
تصویر درم سنج
کسی که پول خوب و بد را بسنجد و از هم جدا کند، صراف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرماسنگ
تصویر غرماسنگ
نان تنک بروغن بریان کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمدنگ
تصویر قرمدنگ
احمق، دیوث
فرهنگ لغت هوشیار
مغاک گو. آواز بلبل، بانگی که قلندران و معرکه گیران بیکبار برآورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمدنگ
تصویر قرمدنگ
((قُ رُ دَ))
دیوث، بی غیرت، احمق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گریسنگ
تصویر گریسنگ
گودال، مغاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرماسنگ
تصویر غرماسنگ
نوعی نان روغنی نازک، برای مثال گر من به مثل سنگم با تو غرما سنگم / ور زان که تو چون آبی با خسته دلم ناری (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درمانی
تصویر درمانی
Curative, Remedial, Therapeutic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درمانگر
تصویر درمانگر
Therapist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
целебный , исправительный , терапевтический
دیکشنری فارسی به روسی
heilend, therapeutisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
лікувальний , лікувальний , терапевтичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
leczniczy, terapeutyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
治疗的 , 补救的
دیکشنری فارسی به چینی
curativo, corretivo, terapêutico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
curativo, correttivo, terapeutico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
curativo, remedial, terapéutico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
curatif, réparateur, thérapeutique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
geneeskundig, genezend, therapeutisch
دیکشنری فارسی به هلندی
การรักษา , การรักษา , การรักษา
دیکشنری فارسی به تایلندی