- درستکاری
- عمل درستکار درست کرداری
معنی درستکاری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاشت درخت نهال کاری
کاشت درخت یا درختچه، نهال کاری
امین، صالح
حکیم، استوار کار، امین
با دست کار کردن، صنعت یدی، دست بردن در چیزی تصرف کردن، مرمت
کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دست، درست کردار، راست کار، صحیح العمل
آن که کارهایش به راستی و درستی انجام گیرد، درست کردار، امین، معتمد
Manipulation
манипуляция
Manipulation
маніпуляція
manipulacja
manipulação
manipolazione
manipulación
manipulation
manipulatie
การจัดการ
manipulasi
تحكّمٌ
हेराफेरी
מניפולציה
manipülasyon
udanganyifu
প্রতারণা
چالاکی
بکام دوستان زیستن دارای عز و جاه بودن، بختیاری: مقابل دشمنکامی، میگساری با دوستان با یاران عیش کردن، شرابی که با دوستان یا به یاد آنان نوشند، پیاله شراب را بکسی دادن تابسلامتی دوستی نوشد، ظرف بزرگ پایه دار مسی که در مجالس عمومی (مانند روضه خوانی) بکار برند و در آن آب یا شربت ریزند تا تشنگان از آن بنوشند
دوستاری دوستی علاقه مندی
درستکاری، تقدس تدین، امانت، عدالت
باده گساری و نشاط با دوستان، باده ای که با یار و دوست یا به یاد دوستان بنوشند، پیالۀ شراب که به کسی دهند تا به شادی و کامرانی فلان دوست بنوشد، ظرف بزرگ مسی پایه دار که در آن آب یا شربت می ریزند و در مجالس عمومی می گذارند تا هرکس تشنه باشد از آن بیاشامد
درخت کاشتن، کاشتن نهال، نهال کاری