جدول جو
جدول جو

معنی درستکاری - جستجوی لغت در جدول جو

درستکاری
عمل درستکار درست کرداری
تصویری از درستکاری
تصویر درستکاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درختکاری
تصویر درختکاری
کاشت درخت نهال کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درختکاری
تصویر درختکاری
کاشت درخت یا درختچه، نهال کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درستکار
تصویر درستکار
امین، صالح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درستکار
تصویر درستکار
حکیم، استوار کار، امین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستکاری
تصویر دستکاری
با دست کار کردن، صنعت یدی، دست بردن در چیزی تصرف کردن، مرمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درستکار
تصویر درستکار
کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دست، درست کردار، راست کار، صحیح العمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درستکار
تصویر درستکار
آن که کارهایش به راستی و درستی انجام گیرد، درست کردار، امین، معتمد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستکاری
تصویر دستکاری
Manipulation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
манипуляция
دیکشنری فارسی به روسی
การจัดการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
हेराफेरी
دیکشنری فارسی به هندی
প্রতারণা
دیکشنری فارسی به بنگالی
بکام دوستان زیستن دارای عز و جاه بودن، بختیاری: مقابل دشمنکامی، میگساری با دوستان با یاران عیش کردن، شرابی که با دوستان یا به یاد آنان نوشند، پیاله شراب را بکسی دادن تابسلامتی دوستی نوشد، ظرف بزرگ پایه دار مسی که در مجالس عمومی (مانند روضه خوانی) بکار برند و در آن آب یا شربت ریزند تا تشنگان از آن بنوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستداری
تصویر دوستداری
دوستاری دوستی علاقه مندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستکاری
تصویر راستکاری
درستکاری، تقدس تدین، امانت، عدالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستکامی
تصویر دوستکامی
باده گساری و نشاط با دوستان، باده ای که با یار و دوست یا به یاد دوستان بنوشند، پیالۀ شراب که به کسی دهند تا به شادی و کامرانی فلان دوست بنوشد، ظرف بزرگ مسی پایه دار که در آن آب یا شربت می ریزند و در مجالس عمومی می گذارند تا هرکس تشنه باشد از آن بیاشامد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درخت کاری
تصویر درخت کاری
درخت کاشتن، کاشتن نهال، نهال کاری
فرهنگ فارسی عمید