جدول جو
جدول جو

معنی دربار - جستجوی لغت در جدول جو

دربار
بارگاه، کاخ پادشاهی
تصویری از دربار
تصویر دربار
فرهنگ فارسی عمید
دربار
بیت، خانه، مسکن، عمارت، سرای، بارگاه، امرا
تصویری از دربار
تصویر دربار
فرهنگ لغت هوشیار
دربار
((دَ))
بارگاه، کاخ شاهی
تصویری از دربار
تصویر دربار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دروار
تصویر دروار
(دخترانه)
در (عربی) + وار (فارسی) مانند در، هچون در
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بربار
تصویر بربار
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پربار، پرواره، فروار، فرواره، فراوار، فربال، بروار، برواره، غرفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردار
تصویر دردار
دارای در مثلاً جعبۀ دردار، دربان
صدای طبل، آواز دهل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پربار
تصویر پربار
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پرواره، فروار، فرواره، فراوار، فربال، بربار، بروار، برواره، غرفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پربار
تصویر پربار
درختی که میوۀ بسیار دارد، پرمیوه، پربر، پرثمر، دارای فایدۀ بسیار مثلاً سخنان پربار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربان
تصویر دربان
کسی که جلو در سرا و کاخ نگهبانی کند، نگهبان در
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درسار
تصویر درسار
درگاه، پرده ای که در پیش در خانه بیاویزند، دیواری که در حیاط جلو در خانه درست کنند که داخل خانه دیده نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سربار
تصویر سربار
سرباری، لنگۀ بار یا بسته ای که بالای بار حیوان بارکش بگذارند، کنایه از کسی که هزینۀ زندگی یا کار و زحمت خود را به گردن کس دیگر بیندازد
سربار شدن: باعث زحمت شدن، بر خرج و زحمت و محنت کسی افزودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تربار
تصویر تربار
تره بار، انواع میوه ها و سبزی های خوردنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربای
تصویر دربای
ضروری، مورد حاجت، سزاوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درربار
تصویر درربار
دربار، گوهرافشان، مرواریدبار، کنایه از خوش سخن، فصیح
فرهنگ فارسی عمید
بسته یا عدلی کوچک که بر فراز بار چارپای بار کش نهند، باری که بر شتر حمل کنند، کسی که مخارج خود را به گردن دیگران اندازند طفیلی، مزاحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پربار
تصویر پربار
پر ثمر، پر میوه
فرهنگ لغت هوشیار
سبزیهای خوردنی و برخی میوه ها از قبیل کدو و گوجه فرنگی و بادنجان و باقلا و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردار
تصویر دردار
آوای دهل، درخت پشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسار
تصویر درسار
درگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درباب
تصویر درباب
زاغ کبود از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درباس
تصویر درباس
شیر درنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربان
تصویر دربان
حافظ، نگهبان، حارس، نگاهدارنده در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربای
تصویر دربای
محتاج الیه، لازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربدر
تصویر دربدر
دری بعد در دیگر، خانه بخانه، کنایه از شخص آواره و بی پناه
فرهنگ لغت هوشیار
درباب. در خصوص راجع به: من درباره تو مضایقه ندارم. توضیح لازم الاضافه است. در خصوص، ار بابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درکار
تصویر درکار
بکار آینده، لازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پربار
تصویر پربار
((پُ))
دارای فایده زیاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پربار
تصویر پربار
((پَ))
خانه تابستانی، بالاخانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردار
تصویر دردار
((دَ))
درخت پشه، شجره البق، سفیدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربان
تصویر دربان
((دَ))
نگهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درکار
تصویر درکار
مشغول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درباره
تصویر درباره
در خصوص، در مورد، در رابطه، راجع به، درمورد، در باب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درباری
تصویر درباری
حکومتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پربار
تصویر پربار
حاصلخیز
فرهنگ واژه فارسی سره
آبرومندانه، درباری
دیکشنری اردو به فارسی