جدول جو
جدول جو

معنی بربار

بربار
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پربار، پرواره، فروار، فرواره، فراوار، فربال، بروار، برواره، غرفه
تصویری از بربار
تصویر بربار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بربار

بربار

بربار
شیر. (منتهی الارب) (آنندراج). شیر بیشه. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

بربار

بربار
بربار و برباره، نام صنفی از مردمان، نوعی نان ضخیم تر از انواع دیگر آن منسوب به بربر افغان زیرا در اواخر عهد قاجاریه چند تن بربر آن را در تهران رواج دادند، منسوب به ایل بربر ساکن سرحد ایران و افغانستان
لغت نامه دهخدا

بربار

بربار
بالاخانه و حجره ای که بر بالای حجرۀ دیگر سازند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). فروار. رجوع به فروار شود.
لغت نامه دهخدا