- درآمد
- کسب
معنی درآمد - جستجوی لغت در جدول جو
- درآمد
- سود، بهره که از سود و تجارت و یا غیره بدست آید سود، بهره، دخل
- درآمد
- دخل، عایدی، شروع، ابتدا
- درآمد
- سود و بهره ای که از کار و تجارت یا ملک داری و زراعت به دست آید، سود، دخل،
برای مثال درآمد مرد را بخشنده دارد / زمین تا درنیارد برنیارد (نظامی۲ - ۳۰۲)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
داخل شدن، درون شدن، درون رفتن، بیرون آمدن، خارج شدن
اپیزود
برتر و بالاتر از دیگران، برگزیده
опоздавший
verspätet
запізнілий
spóźniony
tardio
in ritardo
tardío
en retard
te laat
terlambat
متأخّرٌ
विलंबित
chelewa
ล่าช้า
دیر سے
چیزی یا کسی که در آمد بسیار دارد مقابل کم در آمد: ملک پر در آمد
لغزیده، کسی که با سر به زمین خورده