جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با درآمد

درآمد

درآمد
سود، بهره که از سود و تجارت و یا غیره بدست آید سود، بهره، دخل
درآمد
فرهنگ لغت هوشیار

درآمد

درآمد
سود و بهره ای که از کار و تجارت یا ملک داری و زراعت به دست آید، سود، دخل، برای مِثال درآمد مرد را بخشنده دارد / زمین تا درنیارد برنیارد (نظامی۲ - ۳۰۲)
درآمد
فرهنگ فارسی عمید

درآمد

درآمد
دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری فلاورجان و 37هزارگزی جنوب راه شوسۀ مبارکه به اصفهان. با 165 تن سکنه. آب آن از زاینده رود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

درآمدن

درآمدن
داخل شدن، درون شدن، درون رفتن، بیرون آمدن، خارج شدن
درآمدن
فرهنگ فارسی عمید