- دبسی
- دمسیاه از مرغان موسیچه
معنی دبسی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
موسیچه ماده موسیچه و قمری چو مقر یانند از سر و بنان هر یکی نپی خوان (خسروی)
محبوس، زندانی
(در لحن محدثان) نماز دیر
حالت و چگونگی دبه
نادرست نویسی تبسی تبرسی از مردم تبس منسوب به طبس از مردم طبس
محبوس، زندانی
طبق فلزی، سینی، برای مثال باز در بزم چمن، نرگس سرمست نهاد / بر سر تبسی سیمین قدح زرّ عیار (ابن یمین - ۱۰۸)
بسیاری باندازه ای زیاد، بحد کافی. بسیاری تعدادی کثیر
سیاه، دوساب شیره گروه مردم بسیار بارانی آسمان بارانی شیره خرما دوشاب خرما، شیره انگبین
رفتار نرم، ملخ، مورچه فرانسوی آبدهی (قریب) زبانزد زمین شناسی