معنی حبسی
حبسی
(حَ)
زندانی. بندی. محبوس. مسجون. دوستاقی. دوستاخی
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " حبسی " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...