دالی (Dolly) یک وسیله فیلم برداری است که به فیلمبردارها اجازه می دهد تا دوربین را به صورت نرم و روان حرکت دهند. این وسیله معمولاً شامل یک پلتفرم چرخ دار است که دوربین بر روی آن قرار می گیرد و می تواند بر روی ریل ها یا سطوح صاف حرکت کند. این حرکت ها می توانند شامل جلو و عقب رفتن، چپ و راست رفتن، و حتی حرکات پیچیده تر مانند حرکت های منحنی باشند. استفاده از `dolly` در فیلم برداری به دلایل متعددی انجام می شود: 1. حرکت نرم و پایدار : یکی از اصلی ترین مزایای استفاده از `dolly` ایجاد حرکت های نرم و بدون لرزش است که به تصاویر حرفه ای و سینمایی کمک می کند. 2. تغییر زاویه دید : با استفاده از `dolly`، فیلم بردارها می توانند به راحتی زاویه دید دوربین را تغییر دهند و نمای متفاوتی از صحنه ارائه دهند. 3. تبعیت از شخصیت ها : در صحنه هایی که نیاز است دوربین شخصیت ها را دنبال کند، `dolly` به فیلم بردار اجازه می دهد تا این کار را با حرکتی طبیعی و پیوسته انجام دهد. 4. ایجاد حس عمق : حرکت دوربین با استفاده از `dolly` می تواند حس عمق و ابعاد بیشتری به تصویر بدهد و تجربه بصری جذاب تری برای بیننده ایجاد کند. به طور کلی، `dolly` یکی از ابزارهای مهم در سینما و فیلم سازی است که به ایجاد تصاویر زیبا و حرفه ای کمک می کند. دالی ارابه ای است که با چهار چرخ که فیلمبردار روی آن سوار می شود و بسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک می شود و همراه با موضوع یا در تعقیب موضوع حرکت میکند. کارلو یا دالی توسط ”پاسترونی“ فیلمساز ایتالیایی اختراع شد. دوربین بر دالی که روی ریل یا روی چرخهای لاستیکی بادی اش حرکت می کند، سوارشده، صحنه های حرکتی به نرمی برداشت می شود. اختراع این وسیله موجب تسهیل در فیلمبرداری نماهای حرکتی شد و بعد از این اختراع، فیلمهای به اصطلاح شیک و تمیز تولید شدند.
دالی (Dolly) یک وسیله فیلم برداری است که به فیلمبردارها اجازه می دهد تا دوربین را به صورت نرم و روان حرکت دهند. این وسیله معمولاً شامل یک پلتفرم چرخ دار است که دوربین بر روی آن قرار می گیرد و می تواند بر روی ریل ها یا سطوح صاف حرکت کند. این حرکت ها می توانند شامل جلو و عقب رفتن، چپ و راست رفتن، و حتی حرکات پیچیده تر مانند حرکت های منحنی باشند. استفاده از `dolly` در فیلم برداری به دلایل متعددی انجام می شود: 1. حرکت نرم و پایدار : یکی از اصلی ترین مزایای استفاده از `dolly` ایجاد حرکت های نرم و بدون لرزش است که به تصاویر حرفه ای و سینمایی کمک می کند. 2. تغییر زاویه دید : با استفاده از `dolly`، فیلم بردارها می توانند به راحتی زاویه دید دوربین را تغییر دهند و نمای متفاوتی از صحنه ارائه دهند. 3. تبعیت از شخصیت ها : در صحنه هایی که نیاز است دوربین شخصیت ها را دنبال کند، `dolly` به فیلم بردار اجازه می دهد تا این کار را با حرکتی طبیعی و پیوسته انجام دهد. 4. ایجاد حس عمق : حرکت دوربین با استفاده از `dolly` می تواند حس عمق و ابعاد بیشتری به تصویر بدهد و تجربه بصری جذاب تری برای بیننده ایجاد کند. به طور کلی، `dolly` یکی از ابزارهای مهم در سینما و فیلم سازی است که به ایجاد تصاویر زیبا و حرفه ای کمک می کند. دالی ارابه ای است که با چهار چرخ که فیلمبردار روی آن سوار می شود و بسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک می شود و همراه با موضوع یا در تعقیب موضوع حرکت میکند. کارلو یا دالی توسط ”پاسترونی“ فیلمساز ایتالیایی اختراع شد. دوربین بر دالی که روی ریل یا روی چرخهای لاستیکی بادی اش حرکت می کند، سوارشده، صحنه های حرکتی به نرمی برداشت می شود. اختراع این وسیله موجب تسهیل در فیلمبرداری نماهای حرکتی شد و بعد از این اختراع، فیلمهای به اصطلاح شیک و تمیز تولید شدند.
طیفی. انثیلی. دانه ای است مانند صونک و ازو درازتر. (نزهه القلوب) نام دانه و حبی است بسیار تلخ به اندام جو، لیکن از جو باریکتر و درازتر و آن را جو جادو نیز گویند. بواسیر را بغایت نافع است. (برهان). بیرونی در صیدنه آرد: دادی، او را بهندی بانکی گویند. ’ای’ گوید آن نوعی است از انواع حبوب چون در شراب کنند قوت شراب زیاد شود. ’بی’ گوید دانه ای است که بجو شبیه بود و از جو درازتر بود و باریکتر و رنگ او تیره بود و طعم او تلخ. و عمانی گوید منبت او در بلاد شحر است که عنبر را باو نسبت کنند و خشکی گوید سبب انتفاع باو آن بود که طایفۀ تجار در اوایل ایام دولت عباسیان در بلاد سند بر سرچشمه ای نزول کردند که درخت دادی در آن وادی بود بجهت استراحت از برگ او سایه بان ساخته برگ آن درخت در آن چشمه افتاد چون آب را شرب کردند قوه سکر و اهتزاز در ایشان پدیدآمد و کیفیت شراب در او ملاحظه نمودند. برگ او را جمع کردند و در نبید و شراب میکردند و میخوردند تا آنکه حکما بقوت ذهن خواص او را معلوم کردند ’ص اونی’ [گوید گرمست در اول خشک است در دوم قابض است، جروح مقعد را نافع بود چون علیل را در آن بنشانند و بواسیر را نافع بود چون دو درم بکوبند و در روغن زیت اندازند و در آنجا طلا کنند. (ترجمه صیدنۀ ابوریحان). صاحب اختیارات بدیعی آرد: حبی است مانند جو باریکتر و درازتر و بطعم تلخ بود و طبیعت وی گرم است در دوم و گویند سرد است و یوحنا گوید گرم است در اول و خشک در دوم و بهترین وی سرخ بود کوهی خوشبوی تازه و وی قابض بود و نبیذ خرمایی را از ترش نگاه دارد و ملین صلابات بود و شکم ببندد و درد معده را نافع بود بغایت و استرخاء آن چون در طبیخ وی نشینند اگر دو درم از وی بکوبند و بزیت چرب کنند و سفوف سازند، بواسیر را بغایت نافع بود و دفع زهرها بکند. اگر در طبیخ وی نشینند مقعد و رحم که بیرون آید باز بجای خود رود وصحت یابد و اگر بعسل بسرشند و لعق کنند کرمهای بزرگ و کوچک بکشد و بسیار خوردن وی کشنده بود و مداوا بقی و اسهال و شیر تازه و چیزهای چرب کنند. صاحب تقویم گوید: سده آورد و بواسیر و دارو و مصلح وی خمیر بنفشه بود با هلیلۀ بقند پرورده و بدل وی در تحلیل صلابات چهار دانگ وزن آن بادام و نیم وزن آن ابهل بود، الا مگر در آبستنی نشاید ابهل مستعمل کنند که ابهل بچه در شکم بکشد. (اختیارات بدیعی). ابن البیطار در مفردات آرد: (دادی) ابن سینا هوحب مثل الشعیر اطول و ادق ادکن اللون مرالطعم. و قال ماسرجویه انه بارد و الصحیح انه الی الحراره یابس فی الثانیه قابض یعقل و بمافیه من القبض یجفف و یخفض نبیذالتمر من الحموضه و فیه تلیین جید للصلابات و هو نافع جدا لاوجاع المقعده ولاسترخائها جلوسا فی طبیخه فاذلت منه وزن درهمین بزیت و استف نفع البواسیر و هو نافع من السموم. المجوس:اجوده ما کان احمر حدیثاً طیب الرائحه و مزاجه بارد یابس الا ان فیه مراره توجب بعض الحراره و فیه قبض و اذا شرب منه وزن درهمین مع السکر نفع من البواسیر و کذا اذا طبخ و جلس فی مائه جففها و ان کانت المقعده والرحم بارزه فانه یقبضها و یردها. و اذا عجن بالعسل و لعق قتل الدود و الحیات التی فی الجوف غیره و یقطعالبزاق و یحس من شربه بحراره و احمرار فی الوجنتین وسدر من غدیوم شربه. الکندی: فی کتاب السمائم یعرض لشاربه الدوار و الهذیان و تقطیع الامعاء و بدله فی تحلیل الصلابات ثلثا وزنه لوز و نصف وزنه ابهل الا فی الحبالی لایستعمل الابهل. (مفردات ابن البیطار). حکیم مؤمن در تحفه دازی بزاء معجمه ضبط کرده است و اصح مینماید. رجوع به دازی شود
طیفی. انثیلی. دانه ای است مانند صونک و ازو درازتر. (نزهه القلوب) نام دانه و حبی است بسیار تلخ به اندام جو، لیکن از جو باریکتر و درازتر و آن را جو جادو نیز گویند. بواسیر را بغایت نافع است. (برهان). بیرونی در صیدنه آرد: دادی، او را بهندی بانکی گویند. ’ای’ گوید آن نوعی است از انواع حبوب چون در شراب کنند قوت شراب زیاد شود. ’بی’ گوید دانه ای است که بجو شبیه بود و از جو درازتر بود و باریکتر و رنگ او تیره بود و طعم او تلخ. و عمانی گوید منبت او در بلاد شحر است که عنبر را باو نسبت کنند و خشکی گوید سبب انتفاع باو آن بود که طایفۀ تجار در اوایل ایام دولت عباسیان در بلاد سند بر سرچشمه ای نزول کردند که درخت دادی در آن وادی بود بجهت استراحت از برگ او سایه بان ساخته برگ آن درخت در آن چشمه افتاد چون آب را شرب کردند قوه سکر و اهتزاز در ایشان پدیدآمد و کیفیت شراب در او ملاحظه نمودند. برگ او را جمع کردند و در نبید و شراب میکردند و میخوردند تا آنکه حکما بقوت ذهن خواص او را معلوم کردند ’ص اونی’ [گوید گرمست در اول خشک است در دوم قابض است، جروح مقعد را نافع بود چون علیل را در آن بنشانند و بواسیر را نافع بود چون دو درم بکوبند و در روغن زیت اندازند و در آنجا طلا کنند. (ترجمه صیدنۀ ابوریحان). صاحب اختیارات بدیعی آرد: حبی است مانند جو باریکتر و درازتر و بطعم تلخ بود و طبیعت وی گرم است در دوم و گویند سرد است و یوحنا گوید گرم است در اول و خشک در دوم و بهترین وی سرخ بود کوهی خوشبوی تازه و وی قابض بود و نبیذ خرمایی را از ترش نگاه دارد و ملین صلابات بود و شکم ببندد و درد معده را نافع بود بغایت و استرخاء آن چون در طبیخ وی نشینند اگر دو درم از وی بکوبند و بزیت چرب کنند و سفوف سازند، بواسیر را بغایت نافع بود و دفع زهرها بکند. اگر در طبیخ وی نشینند مقعد و رحم که بیرون آید باز بجای خود رود وصحت یابد و اگر بعسل بسرشند و لعق کنند کرمهای بزرگ و کوچک بکشد و بسیار خوردن وی کشنده بود و مداوا بقی و اسهال و شیر تازه و چیزهای چرب کنند. صاحب تقویم گوید: سده آورد و بواسیر و دارو و مصلح وی خمیر بنفشه بود با هلیلۀ بقند پرورده و بدل وی در تحلیل صلابات چهار دانگ وزن آن بادام و نیم وزن آن ابهل بود، الا مگر در آبستنی نشاید ابهل مستعمل کنند که ابهل بچه در شکم بکشد. (اختیارات بدیعی). ابن البیطار در مفردات آرد: (دادی) ابن سینا هوحب مثل الشعیر اطول و ادق ادکن اللون مرالطعم. و قال ماسرجویه انه بارد و الصحیح انه الی الحراره یابس فی الثانیه قابض یعقل و بمافیه من القبض یجفف و یخفض نبیذالتمر من الحموضه و فیه تلیین جید للصلابات و هو نافع جدا لاوجاع المقعده ولاسترخائها جلوسا فی طبیخه فاذلت ِ منه وزن درهمین بزیت و استف نفع البواسیر و هو نافع من السموم. المجوس:اجوده ما کان احمر حدیثاً طیب الرائحه و مزاجه بارد یابس الا ان فیه مراره توجب بعض الحراره و فیه قبض و اذا شرب منه وزن درهمین مع السکر نفع من البواسیر و کذا اذا طبخ و جلس فی مائه جففها و ان کانت المقعده والرحم بارزه فانه یقبضها و یردها. و اذا عجن بالعسل و لعق قتل الدود و الحیات التی فی الجوف غیره و یقطعالبزاق و یحس من شربه بحراره و احمرار فی الوجنتین وسدر من غدیوم شربه. الکندی: فی کتاب السمائم یعرض لشاربه الدوار و الهذیان و تقطیع الامعاء و بدله فی تحلیل الصلابات ثلثا وزنه لوز و نصف وزنه ابهل الا فی الحبالی لایستعمل الابهل. (مفردات ابن البیطار). حکیم مؤمن در تحفه دازی بزاء معجمه ضبط کرده است و اصح مینماید. رجوع به دازی شود
دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در بیست و یک هزارگزی شمال باختری سکوهه و هشت هزارگزی شوسۀ زاهدان به زابل، جلگه گرمسیر دارای 3500 تن سکنه است، آب آن از رودخانه هیرمند، محصول آنجا غلات و لبنیات و صیفی، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و قالیچه و گلیم و کرباس بافی وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در بیست و یک هزارگزی شمال باختری سکوهه و هشت هزارگزی شوسۀ زاهدان به زابل، جلگه گرمسیر دارای 3500 تن سکنه است، آب آن از رودخانه هیرمند، محصول آنجا غلات و لبنیات و صیفی، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و قالیچه و گلیم و کرباس بافی وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)