- دامغول
- دانه ها و گرههای باندازه گردو که در گلو و دیگر اعضای مردم برآید و درد نکند سلعه
معنی دامغول - جستجوی لغت در جدول جو
- دامغول
- غده های زیر پوستی که درد ندارد
- دامغول
- غده ای سفت و سخت و بی درد به اندازۀ گردو که در زیر پوست بدن پیدا شود، دیوغول، غول، غول بیابانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مکار، حیله گر
مکار، حیله گر، دغول
مکار، حیله گر
حیله و مکر در کاری، حقه، نادرستی، دوز و کلک، تزویر، تقلب
خلاوه تا سه مند پریشان
عیاری مکاری
غول بیابانی، در پزشکی غده، غدهای سفت و سخت که در زیر پوست بدن پیدا شود، دامغول
نااستوار بی ارج بی اعتبارنااستوارغیرقابل اعتماد: (همچنان برقاعده اول است وزهدوصلاحش نامعول {مقابل معول
حقه، تزویر
گل جالیز گلک
گله بز، گله آهو
شیر به شیر زاییدن
روز داغ
سنگ سنگ سر شکن
سبدی بزرگ که دو چوب بر دو طرف آن ببندند و بدان سرگین و مانند آن کشند سله سبد زنبر، پاروب بزرگ برف روبی
شکستگی سر که بدماغ رسد
اسباب و آلات و لوازم خانه
آنچه از چوب و غیره که صیاد آهوان برای بدام انداختن آنها آماده سازد جمع دواحیل
آنچه از چوب و غیره که صیاد آهوان برای بدام انداختن آنها آماده سازد جمع دواحیل. پارسی تازی گشته داخل دامی که از چوب و شاخه برای شکار آهو سازند داهول
داحول: پارسی تازی گشته داخول گونه ای از تله و لولوی سر خرمن علامتی که در زراعت و فالیز و مانند آن نصب کنند تا جانوران موذی از آن برهند، علامتی که صیادان در صحرا نزدیک به دام نصب کنند تا جانوران از آن برمند و بسوی دام آیند و گرفتار شوند
پارسی تازی گشته تملول تنبول از گیاهان درختچه ای از تیره بیدهااز دسته فلفلها که گیاه بومی هند و مالزی و فیلیپین است و در هندوچین و ماداگاسکار و افریقای شرقی نیزمی رویدبرگ خشک شده این گیاه طعمی معطر دارد و از آن ماده ای بنام بتل استخراج کنند. این ماده مستخرج دارای اثر فایض و اشتهاآور و ضد کرم است. در اثر جویدن برگ تملول ترشحات بزاق زیاد میگردد و اشتها را تحریک میکند و ضمنا رنگ بزاق نیز قرمز میشود شاه حسینی بتل غاجی پان
گلوله ای است فلزی که باریسمان از گونیا بیاویزند تا بدان راستی و کجی دیوار یا پایه بنا را معلوم کنند توسط بنایان
آرزوشده، آرزو، خواهش
نردبان، پلکان، سقف و پوشش بالای پلکان
سله، سبد، زنبر، پاروبی بزرگ که با آن برف می روبند
شکستگی سر که به دماغ برسد، جراحتی که تا مغز سر برسد
شاغول، گلولۀ فلزی آویخته به نخ که در بنّایی برای امتحان کردن کجی یا راستی پایه و دیوار به کار می برند، شاقول، شاهول
آرمان آرزو آرزو شده آرزو شده: مامول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال، آرزو آرمان: و باز این قسم دو نوعند: یکی نوع آنند که به استاد و تلقف و تکلف و خواندن و نبشتن بکنه این مامول رسند
زینه پایه سقف دارنردبان مسقف، پوششی که دربام خانه روی نردبان سازند تا برف و باران برآن نبارد
مترسکی که در مزارع برای شکار کردن یا رماندن حیوانات نصب می کنند، داهل