جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دامون

دامون

دامون
از حکمای قدیم یونان و از فیثاغوریان است، دوست پیتیاس و معاصر دنیس جبار سیراکوس و جبار مذکور وی را محکوم باعدام کرد اما پیش از اجرای حکم اذن یافت که برای تمشیت امور خانه خویش بزادگاه خود رود و دوستش پیتیاس ازو پایندانی کرد، چون مهلت مقرر سرآمد دامون فرانرسید، پیتیاس را بجای وی برای اعدام بردند اما مقارن اجرای حکم دامون از راه برسید و میان این دو دوست بر سر کشته شدن مناقشه گونه ای درگرفت چه هر یک میخواست خویشتن را در راه دیگری ایثار کند، این حالت دنیس را برقت آورد و بر هر دوان ببخشود، (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

داموز

داموز
سبدی بزرگ که دو چوب بر دو طرف آن ببندند و بدان سرگین و مانند آن کشند سله سبد زنبر، پاروب بزرگ برف روبی
فرهنگ لغت هوشیار

دامان

دامان
قسمت پایین جامه مقابل گریبان، دنباله هر چیز دنبال، کناره هر چیز حاشیه: دامان صحرا دامان کوه، چادر بادبان کشتی شراع
فرهنگ لغت هوشیار