جدول جو
جدول جو

معنی دالانچه - جستجوی لغت در جدول جو

دالانچه
دالان کوچک، دهلیز کوچک
تصویری از دالانچه
تصویر دالانچه
فرهنگ فارسی عمید
دالانچه(چَ)
کوهی بمشرق ایران. قسمتی از سرحد ایران و ترکستان از قلل آن میگذرد
لغت نامه دهخدا
دالانچه(چَ / چِ)
مصغر دالان. دالان کوچک. دالان خرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژالانه
تصویر ژالانه
(دخترانه)
گیاهی زیبا و خودرو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یالانچی
تصویر یالانچی
دروغ گو، بی بند وبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والانه
تصویر والانه
جراحت، زخم، ناراحتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دولابچه
تصویر دولابچه
دولاب کوچک، گنجۀ کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالانه
تصویر پالانه
چهار دیواری سرپوشیده که بالای بام بر روی پلکان می سازند، خرپشته، رده ای از دیوار که با دو آجر سربه سر شبیه شیروانی بر روی دیوار می سازند که برف و باران روی دیوار نماند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالانچه
تصویر پالانچه
پالان کوچک
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
تراز کردن. (لغات مصوبۀ فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
سازنده، نوازنده، ساززن
لغت نامه دهخدا
دروغزن، دروغگو، کاذب، لافی، دروغ باف،
- یالانچی پهلوان، (پهلوان دروغگو) آنکه دعویهای بی معنی کند، آنکه مدعی امری است و از عهده برنمی آید، مدعی کاذب
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 23500گزی جنوب کرمانشاه و 6 هزارگزی سروناو با 170 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دُ چَ/ چِ)
حانوت و دوکان خرد. دکان کوچک. (یادداشت مؤلف). دکه. دکان، مصطبه و ایوان کوچک. سکو و مهتابی. (یادداشت مؤلف). درداق، دوکانچۀ هموار و خرد که بر وی نشینند. مسطبه، دوکانچۀ کوفته و هموار که بر وی نشینند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
دولاب کوچک و گنجینه و مخزن کوچک. (ناظم الاطباء). دولاب خرد. گنجۀ کوچک. اشکاف کوچک. اشکاف خرد. محفظۀ صغیره. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دولاب شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
طباخ. آشپز. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
پالانکه. پلنقه. پلنکه. در روملی و بلغارستان و صربستان و مجارستان قصبات کوچک و قراء به این نام بسیارست و مشهورترین آنها قریه ای است در ولایت قوصوه در 75 هزارگزی شمال شرقی اسکوب نزدیک حدود بلغارستان و آنرا اگری پلنقه نیز گویند، دارای 4 هزار سکنه و دو مسجد و نهر دوراک یا اگری دره از میان این شهر گذرد
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب باختری جوی رز و یک هزارگزی شوسه شاه آباد به ایلام واقع شده زمینش دشت و هوایش سردسیر است و 1750 تن سکنه دارد، آبش از سراب ایوان و محصولش غلات و برنج و حبوبات و توتون و لبنیات میباشد، شغل اهالی زراعت و گله داری است و چادرنشین هستند، زمستان گرمسیر را به حدود باخترایوان و سومار میروند، در دو محل نزدیک بهم به علیاو سفلی مشهورند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
نام کوهی بمغرب اصفهان
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
پالان خرد، لباسی سخت درشت و سطبر. جامۀ بددوخته. جامۀ با حشو و ضخامت بیش از حاجت. جامۀ زفت و گرم که نه در خور هوای بهار یا تابستان باشد، مثل پالانچه، جامۀ سخت ستبر و پر حشو
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
دالان. (آنندراج) (برهان). دهلیز در خانه. (برهان) ، کوچۀ سرپوشیده. (برهان)
لغت نامه دهخدا
ترکی دروغزن، بی بند و بار، ریسمان باز (و در ترکی دروغگو) بی بند و بار، ریسمان باز کسیکه دربالای ریسمان ضخیمی که بربالای دوچوب تیرمتصل واز دوسوی بزمین وصل شده کارهای شگفت انگیز کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالانچی
تصویر چالانچی
ترکی ساز زن سازنده نوازنده ساز زن
فرهنگ لغت هوشیار
پالان کوچک، لباس خشن جامه با حشو و ضخامت بیش از حاجت جامه زفت و گرم که در خور هوای بهار و تابستان نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دکانچه
تصویر دکانچه
کرپک کیوسک تخته نیمکت دو کانچه سکوی سرا
فرهنگ لغت هوشیار
مخارجه ای که بر بالای خانه سازند ستاوند ستناوند استو ناوند، یک طبقه از خشت بر روی آجر تیغه سقف. خر پشته
فرهنگ لغت هوشیار
مربوط به سال آنچه که در هر یک سال یک بار منعقد میشود:) جشن سالانه دبستان... . (، مجلس تذکری که در روز وفات عزیزی منعقد کنند، بهر سال در هر سال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دالانه
تصویر دالانه
راهرو سر پوشیده، کوچه سر پوشیده، دهلیز خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالانچی
تصویر چالانچی
سازنده، نوازنده، ساززن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یالانچی
تصویر یالانچی
بی بند و بار، ریسمان باز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دالانه
تصویر دالانه
تونل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
آنوال
فرهنگ واژه فارسی سره
راهرو، دالان
فرهنگ گویش مازندرانی
پنجره، شکاف داخل دیوار
فرهنگ گویش مازندرانی
پستو، صندوق خانه
فرهنگ گویش مازندرانی