جدول جو
جدول جو

معنی داغستانی - جستجوی لغت در جدول جو

داغستانی
در ردیف های آوازی، گوشه ای در همایون، در ردیف های آوازی، گوشه ای در دشتی
تصویری از داغستانی
تصویر داغستانی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دادستانی
تصویر دادستانی
داد خواهی، انتقام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادستانی
تصویر دادستانی
ستاندن داد کسی از دیگری، در علم حقوق شغل و عمل دادستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادستانی
تصویر دادستانی
شغل دادستان، محل دادگاه، دادسرا
فرهنگ فارسی معین
منسوب به داستان. قصه یی روایی اساطیری، مقابل تاریخی: جمشید پادشاهیست داستانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داغستان
تصویر داغستان
دل داغدار و پردرد و غم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داستانی
تصویر داستانی
منسوب به داستان، قصه یی، روایی، اساطیری، مقابل تاریخی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داستانی
تصویر داستانی
Anecdotal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
анекдотичный
دیکشنری فارسی به روسی
анекдотичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
किस्सागोई
دیکشنری فارسی به هندی
เรื่องเล่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
গল্পসঙ্কুল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بایستانی
تصویر بایستانی
باستانی، قدیم، کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکستانی
تصویر پاکستانی
منسوب به پاکستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابستانی
تصویر تابستانی
منسوب به تابستان صیفی لباس تابستانی خانه تابستانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشتستانی
تصویر دشتستانی
مربوط به دشتستان، از مردم دشتستان، در موسیقی گوشه ای در آواز دشتی از ملحقات دستگاه شور که برگرفته از موسیقی مقامی دشتستان می باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادستان
تصویر دادستان
قانون، فتوا، فتوی
فرهنگ واژه فارسی سره
قدیمی کهن. یا آثار باستانی. آثار و ابنیه قدیمی و تاریخی اشیا عتیقه
فرهنگ لغت هوشیار