جدول جو
جدول جو

معنی داغستانی

داغستانی
در ردیف های آوازی، گوشه ای در همایون، در ردیف های آوازی، گوشه ای در دشتی
تصویری از داغستانی
تصویر داغستانی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با داغستانی

داغستانی

داغستانی
منسوب به داغستان. از مردم داغستان. از سرزمین داغستان
لغت نامه دهخدا

داغستانی

داغستانی
خلیل افندی بن یحیی. از مردم اواخر قرن 3 هجری قمری او راست: استعمال المریدین و ایقاظ الطالبین - فی بیان کیفیه الطریقه النقشبندیه (تصوف) طبع حجر سال 1300. (معجم المطبوعات العربیه)
عبدالله بیگ. او راست: البیان فی رد جنایهالید واللسان عن مقام مولانا السلطان. در رد بر حزب ترکیا الفتاه چ سال 1900 میلادی. (معجم المطبوعات العربیه)
حسین قلی. اوراست: کشف الظلمه عن معتقدات البابیه و بیان معتقدات المسیحیین چ سال 1324. (معجم المطبوعات العربیه)
لغت نامه دهخدا

دادستانی

دادستانی
ستاندن داد کسی از دیگری، در علم حقوق شغل و عمل دادستان
دادستانی
فرهنگ فارسی عمید

داستانی

داستانی
منسوب به داستان. قصه یی روایی اساطیری، مقابل تاریخی: جمشید پادشاهیست داستانی
فرهنگ لغت هوشیار

داستانی

داستانی
منسوب به داستان، قصه یی، روایی، اساطیری، مقابل تاریخی
داستانی
فرهنگ فارسی معین