دکۀ دوافروشی. دواخانه. داروکده. جایی که در آن دارو میفروشند. (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح قدما، مطب: به داروخانه پانصد مرد بودند که در هر روز نبضم مینمودند. عطار
دکۀ دوافروشی. دواخانه. داروکده. جایی که در آن دارو میفروشند. (ناظم الاطباء) ، در اصطلاح قدما، مطب: به داروخانه پانصد مرد بودند که در هر روز نبضم مینمودند. عطار
ساختمانی که در آن به وسیلۀ ماشین آلات به تولید کالا می پردازند، آشپزخانه، موتور مثلاً کارخانۀ ساعت، کنایه از کارگاه نقاشی یا جای پرنقش، برای مثال آن پری پیکر حصارنشین / بود نقاش کارخانۀ چین (نظامی۴ - ۶۵۹)، کنایه از دنیا، جهان، گیتی، مجموعۀ آلات و ادوات جنگی
ساختمانی که در آن به وسیلۀ ماشین آلات به تولید کالا می پردازند، آشپزخانه، موتور مثلاً کارخانۀ ساعت، کنایه از کارگاه نقاشی یا جای پُرنقش، برای مِثال آن پری پیکر حصارنشین / بود نقاش کارخانۀ چین (نظامی۴ - ۶۵۹)، کنایه از دنیا، جهان، گیتی، مجموعۀ آلات و ادوات جنگی
دهی است جزء دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن. در 29 هزارگزی جنوب خاوری فومن و 20 هزارگزی جنوب خاوری شفت. با 618 تن سکنه. آب آن از نهر امام زاده ابراهیم وراه آن مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن. در 29 هزارگزی جنوب خاوری فومن و 20 هزارگزی جنوب خاوری شفت. با 618 تن سکنه. آب آن از نهر امام زاده ابراهیم وراه آن مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان نیکشهر شهرستان چاه بهار که در 18هزارگزی شمال خاور نیکشهر و 5هزارگزی شمال شوسه نیکشهر واقع و محلی است، کوهستانی گرمسیر مالاریائی، سکنه آن 500 تن است، آب آن از رودخانه و محصول آنجا برنج، خرما و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان نیکشهر شهرستان چاه بهار که در 18هزارگزی شمال خاور نیکشهر و 5هزارگزی شمال شوسه نیکشهر واقع و محلی است، کوهستانی گرمسیر مالاریائی، سکنه آن 500 تن است، آب آن از رودخانه و محصول آنجا برنج، خرما و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج، واقع در 48 هزارگزی جنوب پاوه، و 7 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه، و 2 هزارگزی قلعه به جوانرود، انتهای راه فرعی سنجابی جوانرود، کوهستانی و سردسیر است، و 47 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج، واقع در 48 هزارگزی جنوب پاوه، و 7 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه، و 2 هزارگزی قلعه به جوانرود، انتهای راه فرعی سنجابی جوانرود، کوهستانی و سردسیر است، و 47 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد. واقع در 10هزارگزی باختر کیوی و 6هزارگزی شوسۀ هروآباد به میانه. دارای 137 سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی فرشبافی. و راه آن مالرو و محل سکنای ایل شاطرانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد. واقع در 10هزارگزی باختر کیوی و 6هزارگزی شوسۀ هروآباد به میانه. دارای 137 سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی فرشبافی. و راه آن مالرو و محل سکنای ایل شاطرانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
تابخانه، که گرم خانه باشد. (آنندراج) (ناظم الاطباء). حمام. (ناظم الاطباء). تاوانه، منزل تابستانی. (ناظم الاطباء). رجوع به تاوانه و تابخانه شود، کوره. (ناظم الاطباء) ، تابخانه یعنی کاروانسرا. (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 291)
تابخانه، که گرم خانه باشد. (آنندراج) (ناظم الاطباء). حمام. (ناظم الاطباء). تاوانه، منزل تابستانی. (ناظم الاطباء). رجوع به تاوانه و تابخانه شود، کوره. (ناظم الاطباء) ، تابخانه یعنی کاروانسرا. (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 291)
یک نوع پارچه. پارچه ای که دارای خطوط صلیبی رنگارنگ باشد. (ناظم الاطباء). پارچه ای که دارای نقوش مربعی شکل باشد. پارچۀ شطرنجی، هر کس که تجاوز از شأن وحد خود کند. (ناظم الاطباء) ، دیگ بزرگی که دارای چارخانه باشد. (ناظم الاطباء) : نخواهد ماند آخر جاودانه در این نه مطبخ این یک چارخانه. نظامی
یک نوع پارچه. پارچه ای که دارای خطوط صلیبی رنگارنگ باشد. (ناظم الاطباء). پارچه ای که دارای نقوش مربعی شکل باشد. پارچۀ شطرنجی، هر کس که تجاوز از شأن وحد خود کند. (ناظم الاطباء) ، دیگ بزرگی که دارای چارخانه باشد. (ناظم الاطباء) : نخواهد ماند آخر جاودانه در این نه مطبخ این یک چارخانه. نظامی
دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار واقع در 25هزارگزی جنوب صفی آباد کوهستانی سردسیر دارای 420 تن سکنه است. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و پنبه، باغات و میوه جات و ابریشم. شغل اهالی آن زراعت و باغداری وگلیم بافی و راه آن مالروست و تابستان از حجت آباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار واقع در 25هزارگزی جنوب صفی آباد کوهستانی سردسیر دارای 420 تن سکنه است. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و پنبه، باغات و میوه جات و ابریشم. شغل اهالی آن زراعت و باغداری وگلیم بافی و راه آن مالروست و تابستان از حجت آباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان لارشا بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 80 هزارگزی جنوب بمپور و کنار راه مالرو چانف به کشیک واقع و محلی است کوهستانی، گرمسیر مالاریائی، سکنۀ آن 200 تن آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات، برنج، خرما، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان لارشا بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 80 هزارگزی جنوب بمپور و کنار راه مالرو چانف به کشیک واقع و محلی است کوهستانی، گرمسیر مالاریائی، سکنۀ آن 200 تن آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات، برنج، خرما، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
محلی که در آن مال التجاره نگه دارند، انبار، کیسه ای که خریدار اشیاء خریده را در آن جای دهد، بسته های کالا، چیزی که در آن پلیدی و نجاست پر کرده از خانه بیرون کشند
محلی که در آن مال التجاره نگه دارند، انبار، کیسه ای که خریدار اشیاء خریده را در آن جای دهد، بسته های کالا، چیزی که در آن پلیدی و نجاست پر کرده از خانه بیرون کشند