جدول جو
جدول جو

معنی دارالعیار - جستجوی لغت در جدول جو

دارالعیار
(رُلْ عِ)
جایی که در آن مبصران و نقادان از سیم و زر چاشنی گیرند و سره را از ناسره تمییز کنند. (غیاث). و آن زیر نظر محتسب بوده است، مجمع سخن سنجان و نقادان شعر، انجمن ادبی:
هزار حیف که عرفی و نوعی و سنجر
نی اند جمع به دارالعیار برهان پور.
صائب
لغت نامه دهخدا
دارالعیار
چاشنیکده جایی که در آن مبصران و نقادان از سیم و زرچاشنی گیرند و سره را از ناسره تمییز کنند و آن غیاث و آن زیر نظر محتسب بوده است، مجمع سخن سنجان انجمن نقادان شعر: (هزار حیف که عرفی و نوعی و سنجر نیند جمع بدار العیار برهان پور) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دارالبوار
تصویر دارالبوار
خانۀ هلاک، دوزخ، جهنم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالقرار
تصویر دارالقرار
سرای آرامش، جهان جاوید، آخرت، کنایه از بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارالسّرور، نعیم، باغ ارم، دار قرار، قدس، سرای جاوید، دارالنّعیم، سبزباغ، جنّت، خلد، گشتا، فردوس، خلدستان، دارالخلد، فردوس اعلا، مینو، رضوان، دارالسّلام، علّیین، باغ خلد، باغ بهشت، اعلا علّیین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالتبار
تصویر دارالتبار
جهنم، دوزخ
فرهنگ فارسی عمید
(رُلْ غِ)
خانه فریب. کنایت از دنیا:
گر شدی محسوس جذب آن مهار
پس نماندی این جهان دارالغرار.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(رُلْبَ)
منظور دوزخ است. (ناظم الاطباء). بزخم تیغ آبدار بدارالبوار فرستاد. (حبیب السیر ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دارالقرار
تصویر دارالقرار
سرای آرامش جهان دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالغرار
تصویر دارالغرار
ترفند سرای این جهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالقرار
تصویر دارالقرار
((~. قَ))
جای آسایش و راحت، نام یکی از بهشت های هشتگانه
فرهنگ فارسی معین