دارالبوار دارالبوار منظور دوزخ است. (ناظم الاطباء). بزخم تیغ آبدار بدارالبوار فرستاد. (حبیب السیر ج 3) لغت نامه دهخدا
دار البوار دار البوار جهنم دوزخ: (گروهی انبوه از کفر فجره وطاغیه باغیه را بدار البلوار فرستاده) فرهنگ لغت هوشیار
دارالعیار دارالعیار چاشنیکده جایی که در آن مبصران و نقادان از سیم و زرچاشنی گیرند و سره را از ناسره تمییز کنند و آن غیاث و آن زیر نظر محتسب بوده است، مجمع سخن سنجان انجمن نقادان شعر: (هزار حیف که عرفی و نوعی و سنجر نیند جمع بدار العیار برهان پور) (صائب) فرهنگ لغت هوشیار
دارالقرار دارالقرار سرای آرامش، جهان جاوید، آخرت، کنایه از بِهِشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارُالسُّرُور، نَعیم، باغِ اِرَم، دارِ قَرار، قُدس، سَرایِ جاوید، دارُالنَّعِیم، سَبزباغ، جَنَّت، خُلد، گُشتا، فِردُوس، خُلدِستان، دارُالخُلد، فِردُوسِ اَعلا، مینو، رِضوان، دارُالسَّلام، عِلّیین، باغِ خُلد، باغِ بِهِشت، اَعلا عِلّیین فرهنگ فارسی عمید