معنی دارالقرار
- دارالقراردارُالقَرَار
- سرای آرامش، جهان جاوید، آخرت، کنایه از بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارالسّرور، نعیم، باغ ارم، دار قرار، قدس، سرای جاوید، دارالنّعیم، سبزباغ، جنّت، خلد، گشتا، فردوس، خلدستان، دارالخلد، فردوس اعلا، مینو، رضوان، دارالسّلام، علّیین، باغ خلد، باغ بهشت، اعلا علّیینسرای آرامش، جهان جاوید، آخرت، کنایه از بِهِشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارُالسُّرُور، نَعیم، باغِ اِرَم، دارِ قَرار، قُدس، سَرایِ جاوید، دارُالنَّعِیم، سَبزباغ، جَنَّت، خُلد، گُشتا، فِردُوس، خُلدِستان، دارُالخُلد، فِردُوسِ اَعلا، مینو، رِضوان، دارُالسَّلام، عِلّیین، باغِ خُلد، باغِ بِهِشت، اَعلا عِلّیین
فرهنگ فارسی عمید