جدول جو
جدول جو

معنی خورنمو - جستجوی لغت در جدول جو

خورنمو
(خوَرْ / خُرْ نَ)
ناحیتی است واقع در قاینات و در ده فرسنگی آن معدن مس است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی کسی که خود و کارهای خود را خوب می نمایاند و خوبی های خود را به رخ دیگران می کشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خورنگه
تصویر خورنگه
خورنگاه، برای مثال خواهی که در خورنگه دولت کنی طواف / برخیز از این خرابۀ نادلگشای خاک (خاقانی - ۲۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
عکس یا پردۀ نقاشی که منظرۀ دور را نشان بدهد مانند کنارۀ آسمان یا کنارۀ دریا یا کوهسار و سبزه زار، چشم انداز، منظرۀ باصفا در بیابان و کوهسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
ویژگی کسی یا چیزی که غذا می خورد، کنایه از نان خور
فرهنگ فارسی عمید
(نِ مَ)
استقبال (از اصطلاحات شمس و حرکات آن) در تداول هندیان. (ماللهند بیرونی ص 176 و 290 و 295)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از رایان هند بروزگار شیرشاه پادشاه هند. رجوع بتاریخ شاهی تألیف احمد یادگار ص 191 و 216 تا 220 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خورنگه
تصویر خورنگه
کاخ با شکوه کوشک با جلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورنما
تصویر دورنما
منظره، منظره ای که از آنجا یا آن محل یا آن چیز که از دور بینند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
آنکه خورد آکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورنما
تصویر دورنما
((نَ))
پرده نقاشی یا عکس که منظره ای دور رانشان دهد، منظره، چشم انداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
آکل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
تآكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
Corrosive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
קורוזיבי
دیکشنری فارسی به عبری
باوقار، خوشایند
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
خوردنی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
ক্ষয়কারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
zinazochimba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
aşındırıcı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
부식성의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
腐食性の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
กัดกร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
संक्षारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korosif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
腐蚀的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korozyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
корозійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
korrosiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
коррозионный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خورنده
تصویر خورنده
corrosivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی