رودۀ ستور که حلقه ای صلب محیط آن است، سر روده. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (اقرب الموارد) ، روده ای که در آن دبر است. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). ج، خورانات
رودۀ ستور که حلقه ای صلب محیط آن است، سر روده. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (اقرب الموارد) ، روده ای که در آن دبر است. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). ج، خورانات
دهی است جزء دهستان پایین بخش طالقان شهرستان طهران واقع در 28هزارگزی باختر شهرک سر راه عمومی مالرو قزوین به طالقان. این دهکده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای مناطق سردسیری و 125 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و گردو و میوه های سردسیری است. شغل اهالی زراعت و مکاری و کرباس بافی و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان پایین بخش طالقان شهرستان طهران واقع در 28هزارگزی باختر شهرک سر راه عمومی مالرو قزوین به طالقان. این دهکده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای مناطق سردسیری و 125 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و گردو و میوه های سردسیری است. شغل اهالی زراعت و مکاری و کرباس بافی و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
نام دختر خسروپرویز، سرزمین تور، نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
نام دختر خسروپرویز، سرزمین تور، نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
دهی است جزء دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران، واقع در 25هزارگزی باختر شهرک و سه هزارگزی جنوب راه عمومی مالرو قزوین به طالقان. این دهکده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای سردسیری و 144 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور و گردو. شغل اهالی زراعت و عده ای هم برای تأمین معاش بتهران و مازندران و گیلان می روند و در زمستان برمی گردند. از صنایع دستی کرباس و گلیم و جاجیم بافی. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران، واقع در 25هزارگزی باختر شهرک و سه هزارگزی جنوب راه عمومی مالرو قزوین به طالقان. این دهکده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای سردسیری و 144 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور و گردو. شغل اهالی زراعت و عده ای هم برای تأمین معاش بتهران و مازندران و گیلان می روند و در زمستان برمی گردند. از صنایع دستی کرباس و گلیم و جاجیم بافی. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
عمل خوران. عمل خوردن غذا. اکل. مقابل ناخورانی که امساک و خودداری از خوردن است: یکی گفت مرا وصیتی کن گفت رستگاری تو در چهار چیز است: ناخورانی وبیخوابی و تنهایی و خاموشی. (تذکرهالاولیاء عطار)
عمل خوران. عمل خوردن غذا. اکل. مقابل ناخورانی که امساک و خودداری از خوردن است: یکی گفت مرا وصیتی کن گفت رستگاری تو در چهار چیز است: ناخورانی وبیخوابی و تنهایی و خاموشی. (تذکرهالاولیاء عطار)