جمع واژۀ خان، لغت ترکی است و در اصل لقب پادشاهان ترکستانست والحال در لقب امراء مستعمل شده و فارسیان عربی دان این لفظ را بطور عربی جمع کرده اند. (آنندراج). جمع واژۀ خان، و خان صورتی از خاقان است. (یادداشت بخط مؤلف)
جَمعِ واژۀ خان، لغت ترکی است و در اصل لقب پادشاهان ترکستانست والحال در لقب امراء مستعمل شده و فارسیان عربی دان این لفظ را بطور عربی جمع کرده اند. (آنندراج). جَمعِ واژۀ خان، و خان صورتی از خاقان است. (یادداشت بخط مؤلف)
قرائت کردن، مطالعه کردن دعوت کردن به مهمانی آواز خواندن تحصیل کردن، درس خواندن کسی را صدا زدن، احضار کردن فرا گرفتن، آموختن مطابق و هماهنگ بودن مثلاً این امضا با امضای او نمی خواند کنایه از دریافتن مثلاً از چشم هایش خواندم که غم بزرگی در دل دارد
قرائت کردن، مطالعه کردن دعوت کردن به مهمانی آواز خواندن تحصیل کردن، درس خواندن کسی را صدا زدن، احضار کردن فرا گرفتن، آموختن مطابق و هماهنگ بودن مثلاً این امضا با امضای او نمی خواند کنایه از دریافتن مثلاً از چشم هایش خواندم که غم بزرگی در دل دارد