معروف، مشهور، برای مثال ز شیران توران خنیده تویی / جهان جوی و هم رزم دیده تویی (فردوسی۴ - ۴۰۸)، از این آشناروی تو داستان / خنیده نیامد بر راستان (نظامی۵ - ۷۶۲)
معروف، مشهور، برای مِثال ز شیران توران خنیده تویی / جهان جوی و هم رزم دیده تویی (فردوسی۴ - ۴۰۸)، از این آشناروی تو داستان / خنیده نیامد بر راستان (نظامی۵ - ۷۶۲)
عطسه کردن، خارج کردن هوا از بینی و دهان با شدت و صدا، اشنوسه کردن، عطسه زدن، عطاس، کنایه از آشکار شدن، برای مثال چون بخفد صبح سعادت اثر / غالیه سا گردد باد سحر (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۷)
عَطسه کردن، خارج کردن هوا از بینی و دهان با شدت و صدا، اِشنوسه کردن، عَطسه زدن، عُطاس، کنایه از آشکار شدن، برای مِثال چون بخفد صبح سعادت اثر / غالیه سا گردد باد سحر (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۷)
شکافته شده ترکیده: (کفیدش دل از غم چو آن کفته ناز کفیده شود سنگ تیمار خوار)، (رودکی) یا نار کفیده. انار شکافته و واشده: شکل پروین است یا نار کفیده بر درخت ک رنگ گردو نست یا آب روان در آبدان ک (ازرقی)
شکافته شده ترکیده: (کفیدش دل از غم چو آن کفته ناز کفیده شود سنگ تیمار خوار)، (رودکی) یا نار کفیده. انار شکافته و واشده: شکل پروین است یا نار کفیده بر درخت ک رنگ گردو نست یا آب روان در آبدان ک (ازرقی)