- خطره
- بدل گذشتن، چیزی که که بر دل گذرد از احکام طریقت، قلب (باعتبار تسمیه حال باسم محل)، ادعیه ای که خوانده شود، جمع خطرات
معنی خطره - جستجوی لغت در جدول جو
- خطره
- خطرت، هر اندیشه ای که بر ذهن وارد می شود
![تصویری از خطره](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/2/3/amd-0022396.jpg)
- خطره ((خَ رَ یا رِ))
- به دل گذشتن
![تصویری از خطره](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/3/5/mon-0013540.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از خاطره](https://jadvaljoo.ir/WordCard/nam/0/0/0/1/7/nam-0001711.jpg)
میان دو گاو، گام رهرو زبانزد سوفیگری، دو سخن نزدیک گام قدم، گامی که سالک در طریق میگذارد و باید مراقب باشد پیروی شیطان نکند، جمع خطوات
پارسی تازی گشته خمره خاز مایه (خمیر مایه)، لرد می درد، گلغونه، بوی خوش خم کوچک خمچه
هر چه که چیزیرا بخورد و نابود کند، مانند بیماری جذام نور، پرتو، فروغ
![تصویری از قطره](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/4/9/amd-0014902.jpg)
یک چکه، چک، چکه، یک دانه باران، در پزشکی نوعی داروی مایع که به مقدار یک چکه در چشم یا گوش ریخته می شود
قطره قطره: چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
قطره قطره: چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
![تصویری از خطرت](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/7/8/amd-0017881.jpg)
هر اندیشه ای که بر ذهن وارد می شود، در تصوف هر اندیشه ای که بر ذهن سالک وارد می شود
![تصویری از خطوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/0/8/amd-0020899.jpg)
فاصلۀ میان دو پا در راه رفتن، گام، قدم، در تصوف گام هایی که سالک در طریقت برمی دارد