جدول جو
جدول جو

معنی خطره

خطره
خطرت، هر اندیشه ای که بر ذهن وارد می شود
تصویری از خطره
تصویر خطره
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خطره

خطره

خطره
بدل گذشتن، چیزی که که بر دل گذرد از احکام طریقت، قلب (باعتبار تسمیه حال باسم محل)، ادعیه ای که خوانده شود، جمع خطرات
فرهنگ لغت هوشیار

خطره

خطره
واحدخِطر است که بمعنی وسمه می باشد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

خطره

خطره
گیاهی است. (منتهی الارب) ، داغی مر شتران را. (منتهی الارب) (از تاج العروس) ، گاهی. بعضی از اوقات. منه: مالقیته الاخطره، ملاقات نکردم با وی مگر گاهی. (منتهی الارب) ، اندیشه. آنچه بر خاطر گذرد. همزه. ج، خَطَرات:
در خموشی هر سه را خطره یکی
در سخن هم هر سه را حجت یکی.
مولوی.
و خطره از سر بیار... خطره که بسرت درآید آنرا رشک خوانند. (مجالس سعدی). همزه، خطره ای که شیطان در دل اندازد. (منتهی الارب).
- خطرهالجن، مس دیو. (منتهی الارب).
- لعب الخطره، جنبانیدن مخراق که فوطه پیچیده و تافته باشد که در بازی بهم زنند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

خاطره

خاطره
یاد، یادگاری، یادبود، اتفاقی که در گذشته افتاده و در ذهن شخص باقی مانده است
خاطره
فرهنگ نامهای ایرانی