- خط
مجموع نشانه هایی که کلمات یک زبان با آن نوشته می شود، دست خط، خوشنویسی مثلاً کلاس خط،
شیوه ای که با آن الفبای یک زبان نوشته می شود مثلاً خط نستعلیق، کنایه از نوشته، کنایه از سند، سطر،
کنایه از مسیر حرکت پیوستۀ یک وسیلۀ نقلیه مثلاً خط تهران ی مشهد، اثر قلم بر روی کاغذ یا چیز دیگر،
راه راست و طولانی، فاصلۀ میان دو نقطه، آنچه دو نقطه را به هم وصل کند، کنایه از حکم، فرمان
خط حامل: در موسیقی پنج خط افقی و موازی در نت موسیقی
خط سبز: کنایه از موی لب که تازه بر پشت لب جوانی روییده باشد، برای مثال ای نقطۀ سیاهی بالای خط سبزت / خوش دانه ای ولیکن بس بر کنار دامی (سعدی۲ - ۵۸۸)
خط کوفی: نوعی خط عربی که در بیشتر حروف خط افقی و عمودی کشیده می شود و برای نوشتن کتیبه ها در ساختمان های مذهبی به کار می رفت
خط مستقیم: در ریاضیات کوتاه ترین خطی که دو نقطه را به یکدیگر متصل می کند
خط راست: در ریاضیات کوتاه ترین خطی که دو نقطه را به یکدیگر متصل می کند، خط مستقیم
خط خمیده: در ریاضیات خطی که نه مستقیم باشد نه منکسر
خط منحنی: در ریاضیات خطی که نه مستقیم باشد نه منکسر، خط خمیده
خط شکسته: در ریاضیات خطی غیرمستقیم و مرکّب از چند قطعه خط مستقیم که در پیچ و خم های آن زاویه هایی تشکیل می شود
خط منکسر: خط شکسته، در ریاضیات خطی غیرمستقیم و مرکّب از چند قطعه خط مستقیم که در پیچ و خم های آن زاویه هایی تشکیل می شود
خط میخی: نوعی خط قدیمی با علایمی به شکل میخ که در کتیبه های هخامنشی به کار رفته است
شیوه ای که با آن الفبای یک زبان نوشته می شود مثلاً خط نستعلیق، کنایه از نوشته، کنایه از سند، سطر،
کنایه از مسیر حرکت پیوستۀ یک وسیلۀ نقلیه مثلاً خط تهران ی مشهد، اثر قلم بر روی کاغذ یا چیز دیگر،
راه راست و طولانی، فاصلۀ میان دو نقطه، آنچه دو نقطه را به هم وصل کند، کنایه از حکم، فرمان
خط حامل: در موسیقی پنج خط افقی و موازی در نت موسیقی
خط سبز: کنایه از موی لب که تازه بر پشت لب جوانی روییده باشد،
خط کوفی: نوعی خط عربی که در بیشتر حروف خط افقی و عمودی کشیده می شود و برای نوشتن کتیبه ها در ساختمان های مذهبی به کار می رفت
خط مستقیم: در ریاضیات کوتاه ترین خطی که دو نقطه را به یکدیگر متصل می کند
خط راست: در ریاضیات کوتاه ترین خطی که دو نقطه را به یکدیگر متصل می کند، خط مستقیم
خط خمیده: در ریاضیات خطی که نه مستقیم باشد نه منکسر
خط منحنی: در ریاضیات خطی که نه مستقیم باشد نه منکسر، خط خمیده
خط شکسته: در ریاضیات خطی غیرمستقیم و مرکّب از چند قطعه خط مستقیم که در پیچ و خم های آن زاویه هایی تشکیل می شود
خط منکسر: خط شکسته، در ریاضیات خطی غیرمستقیم و مرکّب از چند قطعه خط مستقیم که در پیچ و خم های آن زاویه هایی تشکیل می شود
خط میخی: نوعی خط قدیمی با علایمی به شکل میخ که در کتیبه های هخامنشی به کار رفته است
