جدول جو
جدول جو

معنی خط

خط
الفبا، حروف، نویسه، دست خط، خوش نویسی، کتابت، سطر، رقیمه، عریضه، مراسله، مرقومه، مکتوب، نامه، نوشته، ردیف، صف، حکم، فرمان، منشور، دست نبشته، دست نوشته 01 راه، مسیر، جرگه، حلقه، زمره، گروه، باند 31 مرام،
فرهنگ واژه مترادف متضاد