جدول جو
جدول جو

معنی خزمی - جستجوی لغت در جدول جو

خزمی(خَ ما)
شترانی که خزامه در بینی آنها کرده باشند. (منتهی الارب). یقال: ابل خزمی. (منتهی الارب) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ختمی
تصویر ختمی
(دخترانه)
گیاهی علفی، پایا، و زینتی از خانواده پنیرک که گلهای درشت دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زخمی
تصویر زخمی
زخم دار، مجروح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطمی
تصویر خطمی
گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زخمی
تصویر زخمی
مجروح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازمی
تصویر ازمی
منسوب به ازم و گروهی بدان نسبت دارند
فرهنگ لغت هوشیار
انجل غسل هم آوای زرد از گیاهان فارسی گویان خطمی خوانند گیاهی است ازتیره پنیرکیان که دارای گونه های دایمی و نیز یکساله است و بحد وفور در ایران روییده و کشت میشود. ساقه اش ضخیم و بلند برگهایش پهن و ستبر و ریشه ای دراز و دوکی شکل و آبدار است. ریشه آن در پزشکی مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرمی
تصویر خرمی
شادمانی، خوشحالی، سرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزری
تصویر خزری
خزرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزامی
تصویر خزامی
کشه (اسطوخودس) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصمی
تصویر خصمی
دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمی
تصویر خیمی
تاژدوز تاژ فروش چادر فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزمی
تصویر رزمی
جنگجوی جنگاور حربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عزمی
تصویر عزمی
پایدار پایبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامی
تصویر خامی
ناآزمودگی، بی تجربگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزمی
تصویر رزمی
((رَ))
جنگجوی، نام عمومی نوعی ورزش شامل، کاراته، تکواندو، کونک فو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زخمی
تصویر زخمی
((زَ))
مجروح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطمی
تصویر خطمی
((خَ یا خِ یّ))
گیاهی از تیره پنیرکیان، دارای ساقه ضخیم و بلند، برگ هایش پهن و ستبر و ریشه اش دراز و دوکی شکل و آبدار است. ریشه آن در پزشکی مصرف فراوان دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خامی
تصویر خامی
Crudeness, Rawness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudesse, crudité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خامی
تصویر خامی
粗さ , 生の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خامی
تصویر خامی
גסות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خامی
تصویر خامی
क्रूरता , कच्चापन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
kekasaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
ความหยาบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
ruwheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خامی
تصویر خامی
грубость , сырость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudeza, crudeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudezza, crudo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خامی
تصویر خامی
rudeza, crueza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خامی
تصویر خامی
粗糙
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خامی
تصویر خامی
szorstkość, surowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خامی
تصویر خامی
грубість , сирість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خامی
تصویر خامی
Rauheit, Rohheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خامی
تصویر خامی
거칠기 , 거칠음
دیکشنری فارسی به کره ای