دهی است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 20 هزارگزی شمال شادگان و دو هزارگزی باختری راه فرعی اتومبیل رو اهواز به شادکان، دشت، گرمسیر، آب از رود خانه جراحی، محصول آن خرما و غلات و برنج، شغل اهالی آنجا زراعت و تربیت نخل و حشم داری، صنایع دستی عباو حصیربافی، راه در تابستان اتومبیل رو، ساکنین از طایفۀ خنافره اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 20 هزارگزی شمال شادگان و دو هزارگزی باختری راه فرعی اتومبیل رو اهواز به شادکان، دشت، گرمسیر، آب از رود خانه جراحی، محصول آن خرما و غلات و برنج، شغل اهالی آنجا زراعت و تربیت نخل و حشم داری، صنایع دستی عباو حصیربافی، راه در تابستان اتومبیل رو، ساکنین از طایفۀ خنافره اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نزد عروضیان اجتماع اضمار و طی است پس متفاعلن به اضمار مستفعلن و بطی مفتعلن گردد چنانکه در بعضی از رسائل عروضی عربی دیده شده و در جامعالصنایع و عنوان الشرف نیز چنین تعریف کرده اند. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
نزد عروضیان اجتماع اضمار و طی است پس متفاعلن به اضمار مستفعلن و بطی مفتعلن گردد چنانکه در بعضی از رسائل عروضی عربی دیده شده و در جامعالصنایع و عنوان الشرف نیز چنین تعریف کرده اند. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
پوستین، جامۀ نادوخته فرجین، پیراهن که یک جانب وی دوخته و جانب دیگر نادوخته باشد و آنرا زنان پوشند، پیراهن بی آستین، گرگ، خلیع، غول. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
پوستین، جامۀ نادوخته فرجین، پیراهن که یک جانب وی دوخته و جانب دیگر نادوخته باشد و آنرا زنان پوشند، پیراهن بی آستین، گرگ، خلیع، غول. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)