جدول جو
جدول جو

معنی زعل

زعل
(تَ مَ قُ)
نشاط کردن. (زوزنی). نشاطی شدن. (تاج المصادر بیهقی). شادمان شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). شادمان و خرم گردیدن. (ناظم الاطباء) ، برجستن وتوسنی کردن اسب بر غیر سوار خود. (از منتهی الارب). (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا