معنی خزع خزع (تَ زُ) واپس ایستادن. (از تاج المصادر بیهقی). تخلف کردن از یاران. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس) ، بریدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بخش بخش کردن چیزی را. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا