جدول جو
جدول جو

معنی خرسنگ - جستجوی لغت در جدول جو

خرسنگ
سنگ بزرگ نتراشیده و ناهموار
تصویری از خرسنگ
تصویر خرسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
خرسنگ
سنگ بزرگ ناهموار و ناتراشیده، به ویژه سنگ عظیمی که در بناهای باستانی به کار رفته است، کنایه از مانع
تصویری از خرسنگ
تصویر خرسنگ
فرهنگ فارسی عمید
خرسنگ
((خَ سَ))
سنگ بزرگ، ناهموار
تصویری از خرسنگ
تصویر خرسنگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرسند
تصویر خرسند
راضی، قانع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خرچنگ
تصویر خرچنگ
جانوریست معروف که دست و پای بزرگ و ناهموار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرسند
تصویر خرسند
خشنود، شادان، راضی
فرهنگ لغت هوشیار
سنگی که در یک کفه ترازو گذارند تا با کفه دیگر برابر گردد پارسنگ پاهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرسند
تصویر خرسند
شادمان، خوشحال، قانع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرسنگ
تصویر پرسنگ
فرسنگ، فرسخ، فرسنگسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرچنگ
تصویر خرچنگ
جانوری سخت پوست با چنگال های دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره و دو چشم پایه دار که به یک پهلو حرکت می کند و معمولاً در دریا و گاه در خشکی زندگی می کند
پیچپا، کلنجک، پنج پا، کلنجار، در علم نجوم سرطان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورسنگ
تصویر ورسنگ
پارسنگ، سنگی که در یک کفۀ ترازو بگذارند تا با کفۀ دیگر برابر شود، پاسنگ، پاهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرسنگ
تصویر فرسنگ
مقیاس، مسافت قریب 6 کیلومتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسنگ
تصویر ورسنگ
عجیب و غریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسنگ
تصویر پرسنگ
((پَ سَ))
فرسنگ، واحدی برای اندازه گیری مسافت، تقریباً شش کیلومتر، فرسخ، فرزنگ، فرسنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرسند
تصویر خرسند
((خُ سَ))
خشنود، قانع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرچنگ
تصویر خرچنگ
((خَ چَ))
جانوری است دوزیست با چنگال های بلند که به یک پهلو حرکت می کند، یکی از صورت های فلکی منطقه البروج، چهارمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید تیرماه در این برج دیده می شود، چنگار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرسنگ
تصویر فرسنگ
((فَ سَ))
واحدی برای اندازه گیری مسافت، تقریباً شش کیلومتر، فرسخ، فرزنگ، پرسنگ، فرسخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورسنگ
تصویر ورسنگ
((وَ سَ))
پاسنگ ترازو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرسنگ
تصویر فرسنگ
فرسخ، فرسنگسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نرسنگ
تصویر نرسنگ
عدس، گیاهی بوته ای از خانوادۀ باقلا با گل های سفید رنگ و برگ های باریک که دانۀ گرد و محدب این گیاه که مصرف خوراکی دارد، دانچه، انژه، مژو، نسک، نرسک، مرجو، مرجمک، بنوسرخ
فرهنگ فارسی عمید