جدول جو
جدول جو

معنی خبزی - جستجوی لغت در جدول جو

خبزی
(خُ)
منسوب است به خبز که عمل نانوایی را میرساند. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوزی
تصویر خوزی
از مردم خوزستان، تهیه شده در خوزستان مثلاً خرمای خوزی، نوعی شکر، برای مثال آنکه از تجویف نال ساقی احسان او / جام گه خوزی نهد بر دست ها گه عسکری (انوری - ۴۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبازی
تصویر خبازی
نانوایی، نان پزی، شغل و عمل خباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبازی
تصویر خبازی
پنیرک، گیاهی با برگ های پهن و چین خورده که همیشه رو به آفتاب دارد و با گردش آفتاب می گردد، ورتاج، توله، نخیلک، نان کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
گیاهی که خام یا پختۀ آن خورده شود مانند تره، جعفری، گشنیز، اسفناج، نعناع، ترخون، ریحان، سبزی خوردن، سبزی خوردنی، گیاه و سبزه، برای مثال برین گونه تا هفت سال از جهان / ندیدند سبزی کهان و مهان (فردوسی - ۷/۱۷)، به سبزی کجا تازه گردد دلم / که سبزی بخواهد دمید از گلم (سعدی۱ - ۱۸۴)، حالت و چگونگی هر چیز سبز، سبز بودن، رنگ سبز داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آبزی
تصویر آبزی
ویژگی جانوری که در آب زندگی کند، جانوران دریایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبازی
تصویر خبازی
نان پزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبزه
تصویر خبزه
نان کوماج، تکه نان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبیز
تصویر خبیز
نان، ترید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبئی
تصویر خبئی
همظوای امیر پنهانی
فرهنگ لغت هوشیار
سبز بودن خضرت، طراوت شادابی (گیاهان و غیره)، گیاهی که خام یا پخته آن را خورند مانند نعناع ترخون ریحان و جز آنها جمع سبزیها سبزیجات (غلط)، صراحی شراب
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به خوزستان از مردم خوزستان خوزستانی، شعبه بیست و سوم از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم، کوفته کباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبزی
تصویر آبزی
جانوران دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
صراحی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
((سَ))
سبز بودن، طراوات، شادابی، گیاهی که خام یا پخته آن را می خورند، مانند، نعناع، ترخون، ریحان و جزو آن ها، خوردن هر یک از سبزی هایی که به صورت خام خورده می شود
سبزی پاک کن: کنایه از متملق، چاپلوس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خبازی
تصویر خبازی
((خَ بّ))
نانواگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوزی
تصویر خوزی
از مردم خوزستان، منتسب به استان خوزستان ایران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبزی
تصویر آبزی
جانوری که در آب زندگی می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
Vegetable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
végétal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
野菜の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
ירק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
채소의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
sayuran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
शाकाहारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
groente
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
pflanzlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
vegetal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
vegetale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
vegetal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
蔬菜的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
warzywny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
овочевий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سبزی
تصویر سبزی
овощной
دیکشنری فارسی به روسی