معنی سبزی سبزی((سَ)) سبز بودن، طراوات، شادابی، گیاهی که خام یا پخته آن را می خورند، مانند، نعناع، ترخون، ریحان و جزو آن ها، خوردن هر یک از سبزی هایی که به صورت خام خورده می شود سبزی پاک کن: کنایه از متملق، چاپلوس تصویر سبزی فرهنگ فارسی معین