معنی خارنده - جستجوی لغت در جدول جو

خارنده

لغت نامه دهخدا

خارنده

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بارنده — تصویر بارنده

ابری که باران از آن بیاید، هر چیزی که مانند باران فرو ریزد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

کسی که چیزی دارد، دارا، چیزدار، مالک

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از کارنده — تصویر کارنده

کسی که درختی یا تخمی بر زمین می کارد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زارنده — تصویر زارنده

زاری کننده، کسی که گریه و ناله می کنند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از خاینده — تصویر خاینده

جونده، کسی که چیزی را با دندان نرم می کند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

ویژگی کسی یا چیزی که غذا می خورد، کنایه از نان خور

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از بارنده — تصویر بارنده

آنچه می بارد آنچه بشکل قطرات آب فرو ریزد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زارنده — تصویر زارنده

زاری کننده ناله و فریاد کننده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از خاونده — تصویر خاونده

خداوند صاحب

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

آنکه خورد آکل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

مالک، چیزی که به کسی تعلق دارد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زارنده — تصویر زارنده

((رَ دِ))

زاری کننده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

((رَ دِ یا دَ))

آن که چیزی را دارد، صاحب، مالک، خداوند، چیزدار، ثروتمند، مال دار

فرهنگ فارسی معین

تصویری از کارنده — تصویر کارنده

((رَ دِ یا دَ))

کار کننده، عمل کننده، کشت کننده، زارع

فرهنگ فارسی معین

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

آکل

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

صاحب

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

Possessor

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

Corrosive

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

腐蚀的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

possessore

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

corrosivo

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

possuidor

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

corrosivo

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

持有人

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

володар

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

posiadacz

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

korozyjny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

корозійний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

Besitzer

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

korrosiv

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

коррозионный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از دارنده — تصویر دارنده

владелец

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از خورنده — تصویر خورنده

corrosivo

دیکشنری فارسی به اسپانیایی