جدول جو
جدول جو

معنی خابث - جستجوی لغت در جدول جو

خابث
کر بز، فرومایه
تصویری از خابث
تصویر خابث
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخبث
تصویر اخبث
دژکام پلید تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابن
تصویر خابن
دروغباف، سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابل
تصویر خابل
تباهکار، مفسد، اهرمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابط
تصویر خابط
کسی که بیراهه می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابس
تصویر خابس
شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابز
تصویر خابز
مرز بان، دارنده نان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خابر
تصویر خابر
مردآگاه، عالم با خبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خباث
تصویر خباث
هر نوتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لابث
تصویر لابث
درنگ کننده، مقیم در جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخبث
تصویر اخبث
خبیث تر، پلیدتر، ناپا ک تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عابث
تصویر عابث
بازی کننده به بازی گیرنده، بیهوده بازی کننده، بیهوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لابث
تصویر لابث
درنگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عابث
تصویر عابث
((بِ))
بازی کننده، بیهوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لابث
تصویر لابث
((بِ))
درنگ کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عابث
تصویر عابث
عبث، بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خابط
تصویر خابط
کسی که بدون بصیرت به کاری می پردازد یا به بیراهه می رود، خبط کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابث
تصویر ابث
خرامنده، بنشاط، شادان
فرهنگ لغت هوشیار
بی بهرگی این واژه پارسی نیز هست برابر با باز پس افکنده باز پس افکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبث
تصویر خبث
آمیزش حرام، لواط پلیدی، نجاست پلیدی، نجاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاب
تصویر خاب
((ص. اِ))
بازپس افکنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خبث
تصویر خبث
((خ َ بَ))
پلیدی، نجاست، جرمی که از فلزات پس از گداختن آن ها در کوره باقی ماند، چیزی که از آن فایده ای برده نشود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خبث
تصویر خبث
((خُ))
پلیدی، ناپاکی، بدذاتی، بدسرشتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خبث
تصویر خبث
خباثت، بدگویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبث
تصویر خبث
جرمی که پس از گداختن فلزات در کوره باقی می ماند، پلیدی، نجاست
فرهنگ فارسی عمید