جدول جو
جدول جو

معنی حواضر - جستجوی لغت در جدول جو

حواضر
(حَ ضِ)
جمع واژۀ حاضره. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب).
- عس ذوحواضر، کاسۀ بزرگ گوشه (دسته) دار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حاضر
تصویر حاضر
مقابل غایب، کسی که در جایی حضور دارد، آماده، مهیا، موجود، شهرنشین
حاضر شدن: آماده شدن، حضور یافتن
حاضر غایب: در تصوف حالتی که شخص در مجلس و میان جمع نشسته اما هوش و حواسش جای دیگر است، خلسه، ربودگی، برای مثال هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است (سعدی۲ - ۳۳۹)
حاضر کردن: آماده کردن، آوردن، از بر کردن
حاضر گشتن: آماده شدن، حضور یافتن، حاضر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حواضن
تصویر حواضن
حاضنه، زنی که نگه داری و پرورش کودک را به عهده دارد، پرستار، دایه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
حافرها، گود کننده ها، کننده های زمین، سم ها، سنب ها، سم های ستور، جمع واژۀ حافر
فرهنگ فارسی عمید
(حَ یِ)
جمع واژۀ حایره، گوسپند و زن که هرگز جوان نشوند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). رجوع به حائره شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ)
جمع واژۀ حافر. سم های ستوران. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). سم های اسبان و این جمع حافر است که بمعنی سم اسب و خر باشد. (غیاث از کشف و منتخب). رجوع به حافر و حافره شود.
- ذوات الحوافر، سم داران چون اسب و خر
لغت نامه دهخدا
(حَ ضِ)
جمع واژۀ حاضنه. (ناظم الاطباء).
- سفع حواضن، دیگ پایه های لازم گیرندۀ جای. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ جِ)
جمع واژۀ حجره، ناحیۀ سرای. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به حجره شود
لغت نامه دهخدا
(حَ ثِ)
بطنی از عبدالقیس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نَ ضِ)
جمع واژۀ ناضر. رجوع به ناضر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
جمع حافر. کاوش کنندگان حفر کنندگان، سمهای چارپایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
شاهد، حضور دارنده، باشنده، مقابل غائب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
((ض))
آماده، مستعد، موجود، کسی که در حضور است، مقابل غایب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
((فِ))
جمع حافر، حفر کنندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
آماده، باشنده، پیدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
Present
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
présent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
ปัจจุบัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
sasa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
mevcut
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
현재의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
現在の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
נוכחי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
वर्तमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
hadir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
präsent
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
aanwezig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
presente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
presente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
presente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
现在的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
obecny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
теперішній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
настоящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حاضر
تصویر حاضر
বর্তমান
دیکشنری فارسی به بنگالی