نام دو تن شاعر از ترکان عثمانی در مائۀ دهم هجری. یکی از مردم ادرنه و دیگری از اهالی استانبول، نام شاعری بمائۀدوازدهم از مردم ایاش قصبه ای به آنقره که بزمان سلطان سلیم خان وفات کرده است. (یادداشت مرحوم دهخدا)
نام دو تن شاعر از ترکان عثمانی در مائۀ دهم هجری. یکی از مردم ادرنه و دیگری از اهالی استانبول، نام شاعری بمائۀدوازدهم از مردم ایاش قصبه ای به آنقره که بزمان سلطان سلیم خان وفات کرده است. (یادداشت مرحوم دهخدا)
جمع واژۀ حافظ. نگاهبانان. - حفظۀقرآن، آنانکه قرآن را از بردارند. ، نگاهدارندگان. حراس. پاسبانان. سدنه. ضبّاط: با دلی قوی و عزمی ذکی با حفظۀ آن قلعه جنگ آغاز نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی) ، فرشتگان نگاهبان و نویسندۀ اعمال. (منتهی الارب)
جَمعِ واژۀ حافظ. نگاهبانان. - حفظۀقرآن، آنانکه قرآن را از بردارند. ، نگاهدارندگان. حراس. پاسبانان. سدنه. ضبّاط: با دلی قوی و عزمی ذکی با حفظۀ آن قلعه جنگ آغاز نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی) ، فرشتگان نگاهبان و نویسندۀ اعمال. (منتهی الارب)
خواجه حافظی، از دارالامان کرمان است، اما از بسیاری اقامت در شهر هرات میتوان گفت از آنجاست. طالب علم است، و از حکاکی صاحب وقوف. او راست: فروغ ماه رخت دیده را پرآب کند کسی ندیده که مه کار آفتاب کند. (ترجمه مجالس النفائس ص 153). وی از شعرای ایران است و به زمان شاه عباس پیشۀ حکاکی داشت، فاضل و عالم بود. (قاموس الاعلام ترکی)
خواجه حافظی، از دارالامان کرمان است، اما از بسیاری اقامت در شهر هرات میتوان گفت از آنجاست. طالب علم است، و از حکاکی صاحب وقوف. او راست: فروغ ماه رخت دیده را پرآب کند کسی ندیده که مه کار آفتاب کند. (ترجمه مجالس النفائس ص 153). وی از شعرای ایران است و به زمان شاه عباس پیشۀ حکاکی داشت، فاضل و عالم بود. (قاموس الاعلام ترکی)
محمد بن سالم بن احمد حفناوی شافعی. ملقب به نجم الدین یا شمس الدین (1101- 1181 هجری قمری). از دانشمندان وعرفاست. او در حفنه تولد و پرورش یافت و به قاهره رفت و به حفظ متون اشتغال ورزید. و در تحصیل علوم و فنون همت گماشت تا بمقام افتاء نائل گردید و بتدریس مشغول شد. طریقۀ خلوتیه را از مصطفی بکری آموخت و درترویج آن کوشید. تألیفاتی دارد. او راست: 1- حاشیه ای بر شرح الهمزیۀ ابن حجر. بنام انفس نفایس الدرر که در حواشی کتاب المنح المکیه فی شرح الهمزیه بچاپ رسیده است. 2- حاشیه بر رسالۀ وضع و چند حاشیه و شرح دیگر. (سلک الدرر ج 4 ص 49 و الخطط الجدیده ج 10 ص 74)
محمد بن سالم بن احمد حفناوی شافعی. ملقب به نجم الدین یا شمس الدین (1101- 1181 هجری قمری). از دانشمندان وعرفاست. او در حفنه تولد و پرورش یافت و به قاهره رفت و به حفظ متون اشتغال ورزید. و در تحصیل علوم و فنون همت گماشت تا بمقام افتاء نائل گردید و بتدریس مشغول شد. طریقۀ خلوتیه را از مصطفی بکری آموخت و درترویج آن کوشید. تألیفاتی دارد. او راست: 1- حاشیه ای بر شرح الهمزیۀ ابن حجر. بنام انفس نفایس الدرر که در حواشی کتاب المنح المکیه فی شرح الهمزیه بچاپ رسیده است. 2- حاشیه بر رسالۀ وضع و چند حاشیه و شرح دیگر. (سلک الدرر ج 4 ص 49 و الخطط الجدیده ج 10 ص 74)
بمعنی جنگی، و فینحاس (یعنی راست) ، هر دو پسران عالی رئیس الکهنه اند که در منصب و گناه و موت شرکت داشته اند و نمونۀ تهاون و تأخیر در امورات تربیت اهالی خانه میباشند، زیرا که ایشان همواره تابع شهوات نفسانی و دنیوی و شرارت گردیده در وقتی که تابوت عهد از بنی اسرائیل گرفته شد. (اسمو 1:3 و 2:2 1- 17 و 22- 26 و 24 و 4:11). و هر دو هلاک شدند. (قاموس کتاب مقدس)
بمعنی جنگی، و فینحاس (یعنی راست) ، هر دو پسران عالی رئیس الکهنه اند که در منصب و گناه و موت شرکت داشته اند و نمونۀ تهاون و تأخیر در امورات تربیت اهالی خانه میباشند، زیرا که ایشان همواره تابع شهوات نفسانی و دنیوی و شرارت گردیده در وقتی که تابوت عهد از بنی اسرائیل گرفته شد. (اسمو 1:3 و 2:2 1- 17 و 22- 26 و 24 و 4:11). و هر دو هلاک شدند. (قاموس کتاب مقدس)
منسوب به لفظ. مقابل معنوی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لفظی، عبارت است از آنچه به لفظ یعنی به تلفظ وابستگی داشته باشد، چنانچه گویند: مؤنث لفظی، عامل لفظی، تعریف لفظی و تأکید لفظی و غیر آن. و نزاع لفظی بر دو معنی اطلاق شود و بیان هر دو معنی ضمن بیان معنی لفظ جسم در ذکر اصطلاح متکلمان در سابق گذشت - انتهی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کو ریسمان. مولوی. ، زبانی. - زیرلفظی، آنچه به عروس هنگام قبول زوجیت برای گفتن لفظ ’بله’ از سوی داماد هدیه شود
منسوب به لفظ. مقابل معنوی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لفظی، عبارت است از آنچه به لفظ یعنی به تلفظ وابستگی داشته باشد، چنانچه گویند: مؤنث لفظی، عامل لفظی، تعریف لفظی و تأکید لفظی و غیر آن. و نزاع لفظی بر دو معنی اطلاق شود و بیان هر دو معنی ضمن بیان معنی لفظ جسم در ذکر اصطلاح متکلمان در سابق گذشت - انتهی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کو ریسمان. مولوی. ، زبانی. - زیرلفظی، آنچه به عروس هنگام قبول زوجیت برای گفتن لفظ ’بله’ از سوی داماد هدیه شود
شاعری از مردم اصفهان. او بزمان عالم گیر بسیاحت هند رفته است و بیت ذیل از اوست: کی از فنای تن ز تو کس دور می شود شمع از گداختن همگی نور میشود. (از قاموس الاعلام ترکی)
شاعری از مردم اصفهان. او بزمان عالم گیر بسیاحت هند رفته است و بیت ذیل از اوست: کی از فنای تن ز تو کس دور می شود شمع از گداختن همگی نور میشود. (از قاموس الاعلام ترکی)
دازه ای منسوب به لفظ آنچه بلفظ (تلفظ) وابسته باشد مقابل معنوی: مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ک (مثنوی نیک. 309: 6)
دازه ای منسوب به لفظ آنچه بلفظ (تلفظ) وابسته باشد مقابل معنوی: مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ک (مثنوی نیک. 309: 6)