جدول جو
جدول جو

معنی حفظه

حفظه
حافظ ها، حفظ کننده ها، نگه دارنده ها، نگهبان ها، نگهدارها، ازبردارنده ها، ویژگی کسانی که تمام یا بخشی از قرآن را حفظ کرده اند، جمع واژۀ حافظ
تصویری از حفظه
تصویر حفظه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حفظه

حفظه

حفظه
جمع حافظ، نگهبانان، فرشتگان نگهبان جمع حافظ. نگاهبان: (دستور اکید بحفظه برای نگاهبانی وی داد)، از بر کنندگان: حفظه قرآن
حفظه
فرهنگ لغت هوشیار

حفظه

حفظه
جَمعِ واژۀ حافظ. نگاهبانان.
- حفظۀقرآن، آنانکه قرآن را از بردارند.
، نگاهدارندگان. حراس. پاسبانان. سدنه. ضبّاط: با دلی قوی و عزمی ذکی با حفظۀ آن قلعه جنگ آغاز نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی) ، فرشتگان نگاهبان و نویسندۀ اعمال. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

حافظه

حافظه
قوه حافظه، مقابل قوه ذاکره، نیروئی است که جای آن تجویف اخیر دماغ است و کار آن نگاهداری چیزهائی است که نیروی واهمه آنرا درک کند از امور جزئیه، پس حافظه خزانه وهم است مانند خیال برای حس مشترک
فرهنگ لغت هوشیار