معنی حفاه - جستجوی لغت در جدول جو

حفاه

لغت نامه دهخدا

حفاه

تصویری از حفاه — تصویر حفاه

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حفاظ — تصویر حفاظ

حافظ ها، نگهبانان، نگهداران، ازبر کنندگان، جمع واژۀ حافظ

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حفاظ — تصویر حفاظ

آنچه مانع از دیدن یا بردن چیزی می شود مانند پرده و دیوار، نگهداری کردن، مواظب بودن، مراقبت، مواظبت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حفده — تصویر حفده

احفادها، فرزندزادگان، نوادگان، نبیرگان، جمع واژۀ احفاد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حفار — تصویر حفار

کسی که کارش کندن زمین و کاوش کردن در زمین است، گورکن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از شفاه — تصویر شفاه

شفه ها، لب ها، کناره های دهان از بالا و پایین که روی دندان ها را می پوشاند و جزء اندام سخن گویی است، لوها، جمع واژۀ شفه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حصاه — تصویر حصاه

هوش، یک سنگریزه، تیزی زبان واحد (حصی) (حصا) سنگریزه، جمع حصیات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاده — تصویر حفاده

مهربانی، شاد نمایی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاد — تصویر حفاد

شتر تیز رو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاء — تصویر حفاء

پا پیروس، لوئی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شفاه — تصویر شفاه

جمع شفه، لبان جمع شفه لبها لبان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حماه — تصویر حماه

لای لجن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حیاه — تصویر حیاه

زیستن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سفاه — تصویر سفاه

سفیه بودن، نادانی بودن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وفاه — تصویر وفاه

وفات در فارسی مرگ مردن جان دادن جان سپردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفار — تصویر حفار

چاه کن، مقنی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاصه — تصویر حفاصه

افکنده گرد آورده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاظ — تصویر حفاظ

محافظت، مواظبت امری، نگهبانی، حفظ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاف — تصویر حفاف

نشان، پی، اثر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از رفاه — تصویر رفاه

آسودگی، استراحت، ناز و نعمت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حراه — تصویر حراه

گشادگی، سوی، بانگ مرغان سو سوی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حداه — تصویر حداه

زغن از پرندگان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفیه — تصویر حفیه

پا برهنگی، پا سودگی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفنه — تصویر حفنه

مشتی یک مشت، چاله

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفله — تصویر حفله

جمعیت، انجمن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفظه — تصویر حفظه

جمع حافظ، نگهبانان، فرشتگان نگهبان جمع حافظ. نگاهبان: (دستور اکید بحفظه برای نگاهبانی وی داد)، از بر کنندگان: حفظه قرآن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفصه — تصویر حفصه

کفتار ماده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفره — تصویر حفره

گودال، چاله، خندق

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفده — تصویر حفده

یاران، دوستان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاوه — تصویر حفاوه

مهربانی نوازش، خواهش، گزافیدن، پرس و جوی، شادی نمایی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حافه — تصویر حافه

((فِ))

فرزندزاده، خدمتکار، جمع حفده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از حفره — تصویر حفره

((حُ رِ))

گودال، سوراخ، قبر، جمع حفر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از رفاه — تصویر رفاه

آسایش

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از حفره — تصویر حفره

سوراخ، چاله، گودال، مغاک

فرهنگ واژه فارسی سره