مقابل غیبت، حاضر شدن، حاضر بودن، نزد کسی بودن، وجود و ظهور، نزد، پیشگاه، کلمۀ احترام آمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته می شود، در تصوف غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق، شکفتگی و خرمی
مقابلِ غیبت، حاضر شدن، حاضر بودن، نزد کسی بودن، وجود و ظهور، نزد، پیشگاه، کلمۀ احترام آمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته می شود، در تصوف غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق، شکفتگی و خرمی
محلی در ولایت جیزه به مصر واقع در 45هزارگزی جنوب قاهره غربی رود نیل و بر کنار بیابان. شهرت آن بسبب وقوع اهرامی است از دورۀ اولین سلسلۀ شاهان مملکت قدیم مصر به آنجا. (دایره المعارف فارسی)
محلی در ولایت جیزه به مصر واقع در 45هزارگزی جنوب قاهره غربی رود نیل و بر کنار بیابان. شهرت آن بسبب وقوع اهرامی است از دورۀ اولین سلسلۀ شاهان مملکت قدیم مصر به آنجا. (دایره المعارف فارسی)
حشر کرده شده. برانگیخته شده. (ناظم الاطباء). روز قیامت برانگیخته شده. (غیاث) (آنندراج). - محشور شدن، حشر کرده شدن. - ، گرد آمدن. آمیزش یافتن. معاشر شدن. رفت و آمد پیدا کردن. گرد آمدن با کسی یا با کسانی در روز قیامت. - محشور کردن، گرد آوردن (روز قیامت). - ، جمع کردن. همنشین کردن: خدا او را با پیغمبر محشور کند. ، تیر بهم پیوسته پر. (منتهی الارب). (ناظم الاطباء) ، گرد کرده و فراهم آورده، کلان و بزرگ، استوار. (ناظم الاطباء) مرد مطاع که مردمان به خدمت وی شتابند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
حشر کرده شده. برانگیخته شده. (ناظم الاطباء). روز قیامت برانگیخته شده. (غیاث) (آنندراج). - محشور شدن، حشر کرده شدن. - ، گرد آمدن. آمیزش یافتن. معاشر شدن. رفت و آمد پیدا کردن. گرد آمدن با کسی یا با کسانی در روز قیامت. - محشور کردن، گرد آوردن (روز قیامت). - ، جمع کردن. همنشین کردن: خدا او را با پیغمبر محشور کند. ، تیر بهم پیوسته پر. (منتهی الارب). (ناظم الاطباء) ، گرد کرده و فراهم آورده، کلان و بزرگ، استوار. (ناظم الاطباء) مرد مطاع که مردمان به خدمت وی شتابند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
جمع عشر، ده یک ها، دهم محرم عدد ده، هر ده آیه از قرآن مجید. توضیح رسم قاریان قدیم بوده که شاگردان خود را هر روز ده آیه سبق می داده اند ده آیت. یا عشر زرین. در حاشیه قرآنهای قدیم به خط زرین بر سر هر ده آیت عشر می نوشتند
جمع عشر، ده یک ها، دهم محرم عدد ده، هر ده آیه از قرآن مجید. توضیح رسم قاریان قدیم بوده که شاگردان خود را هر روز ده آیه سبق می داده اند ده آیت. یا عشر زرین. در حاشیه قرآنهای قدیم به خط زرین بر سر هر ده آیت عشر می نوشتند