قسمی از کافور. و ابن بطوطه گوید: به مل جاوه باشد، یک درهم آن بعلت بسیاری برودت بکشد و گوید بپای نی آن خون آدمی یا فیلی خرد ریزند تا کافور در آن نی گرد شود. (ترجمه سفرنامۀ ابن بطوطه ص 655)
قسمی از کافور. و ابن بطوطه گوید: به مُل جاوه باشد، یک درهم آن بعلت بسیاری برودت بکشد و گوید بپای نی آن خون آدمی یا فیلی خرد ریزند تا کافور در آن نی گرد شود. (ترجمه سفرنامۀ ابن بطوطه ص 655)
مروارید بزرگ و گران بها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد، مروارید یکتا، درّ یتیم، برای مثال سعدی به لب دریا در دانه کجا یابی / در کام نهنگان رو گر می طلبی کامی (سعدی۲ - ۵۸۸)، کنایه از عزیز، سوگلی
مروارید بزرگ و گران بها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد، مروارید یکتا، درّ یتیم، برای مِثال سعدی به لب دریا در دانه کجا یابی / در کام نهنگان رو گر می طلبی کامی (سعدی۲ - ۵۸۸)، کنایه از عزیز، سوگلی
طعامی است مانند کاچی که در ایام قحط از آرد پزند و او را تاله و ارتاله و ارداله نیز گویند و بعربی سخینه گویند. بیشتر مردم فقیر میخورند. (شمس اللغات). آردهاله. آردوله. اردوله
طعامی است مانند کاچی که در ایام قحط از آرد پزند و او را تاله و ارتاله و ارداله نیز گویند و بعربی سخینه گویند. بیشتر مردم فقیر میخورند. (شمس اللغات). آردهاله. آردوله. اردوله
آشی است مانند کاچی و آنرا از آرد میده پزند. (برهان قاطع). طعامی است مانند کاچی که بعربی سخینه گویند و مردم درویش میخورند. (شمس اللغات). آردوله. آردهاله، بیرون شدن آب از سر ظرفی. ارذام قصعه، لبریز شدن کاسه و جز آن. بی-رون شدن آب از سر کاسه. (منتهی الأرب) ، ارذام برخمسین و جز آن، از پنجاه درگذشتن عمر و مانند آن
آشی است مانند کاچی و آنرا از آرد میده پزند. (برهان قاطع). طعامی است مانند کاچی که بعربی سخینه گویند و مردم درویش میخورند. (شمس اللغات). آردوله. آردهاله، بیرون شدن آب از سر ظرفی. ارذام قصعه، لبریز شدن کاسه و جز آن. بی-رون شدن آب از سر کاسه. (منتهی الأرب) ، ارذام برخمسین و جز آن، از پنجاه درگذشتن عمر و مانند آن
مرکب از بر + خیره، برخیر. به بیهودگی. برعبث. رجوع به خیر و خیره شود: ور ایدونکه نزدیک افراسیاب ترا تیره گشتست برخیره آب. فردوسی. ز بیدادی نوذر تاجور که برخیره گم کرد راه پدر. فردوسی. بدو گستهم گفت کین نیست روی تو برخیره بر راه بالا مپوی. فردوسی. بر پایۀ علمی برآی خوش خوش برخیره مکن برتری تمنا. ناصرخسرو. چون خوری اندوه گیتی کو فرو خواهدت خورد چون کنی برخیره او را کز تو بگریزد طلب. ناصرخسرو. و گرش نیست مایه برخیره آسمان را بگل نینداید. ناصرخسرو
مرکب از بر + خیره، برخیر. به بیهودگی. برعبث. رجوع به خیر و خیره شود: ور ایدونکه نزدیک افراسیاب ترا تیره گشتست برخیره آب. فردوسی. ز بیدادی نوذر تاجور که برخیره گم کرد راه پدر. فردوسی. بدو گستهم گفت کین نیست روی تو برخیره بر راه بالا مپوی. فردوسی. بر پایۀ علمی برآی خوش خوش برخیره مکن برتری تمنا. ناصرخسرو. چون خوری اندوه گیتی کو فرو خواهدت خورد چون کنی برخیره او را کز تو بگریزد طلب. ناصرخسرو. و گرش نیست مایه برخیره آسمان را بگل نینداید. ناصرخسرو
درختی است جزو تیره گل سرخیان جزو دسته بادامیها که دارای میوه شفت میباشد. آنچه را که بنام هسته میوه این درخت مینامیم عبارت از درون بر و دانه میباشد منشا این گیاه را از ارمنستان میدانند ولی به طور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است درخت زرد آلو مرتفع نمیشود و شاخه هایش در اطراف گسترده میشود برگش بیضوی یا نسبتا گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است اروق اروک مشمش، میوه درخت مذکور تا حدی درشت و آبدار و زرد رنگ یا زرد مایل به قرمز است قسمت ماکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره قندیست و ضمنا بوی معطری نیز دارد. یا زردالوانک گونه ای از زردالو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته ای تلخ و ریزتر از انواع دیگر است مشمش کلیبی زردالوی دانه تلخ. یا زردالو غوله (زردالو غوره) زردالوی نارس اخکوک. یا زردالوی پیش رس گونه ای از زردالو که دارای میوه ای ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر میرسد. یا زردالوی شکر پاره گونه زردالو که میشوه اش بسیار شیرین و درشت و معطر و در خراسان فراوان است
درختی است جزو تیره گل سرخیان جزو دسته بادامیها که دارای میوه شفت میباشد. آنچه را که بنام هسته میوه این درخت مینامیم عبارت از درون بر و دانه میباشد منشا این گیاه را از ارمنستان میدانند ولی به طور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است درخت زرد آلو مرتفع نمیشود و شاخه هایش در اطراف گسترده میشود برگش بیضوی یا نسبتا گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است اروق اروک مشمش، میوه درخت مذکور تا حدی درشت و آبدار و زرد رنگ یا زرد مایل به قرمز است قسمت ماکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره قندیست و ضمنا بوی معطری نیز دارد. یا زردالوانک گونه ای از زردالو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته ای تلخ و ریزتر از انواع دیگر است مشمش کلیبی زردالوی دانه تلخ. یا زردالو غوله (زردالو غوره) زردالوی نارس اخکوک. یا زردالوی پیش رس گونه ای از زردالو که دارای میوه ای ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر میرسد. یا زردالوی شکر پاره گونه زردالو که میشوه اش بسیار شیرین و درشت و معطر و در خراسان فراوان است