معنی حباط - جستجوی لغت در جدول جو

حباط

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حبان — تصویر حبان

(پسرانه)

نام یکی از صحابه پیامبر (ص)

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از حباب — تصویر حباب

برآمدگی هایی که هنگام سقوط چیزی در آب یا موقع آمدن باران در سطح آب پیدا می شود
پوشش شیشه ای یا پلاستیکی که روی چراغ می گذارند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از شباط — تصویر شباط

از ماه های شمسی عربی پس از کانون دوم و پیش از آذار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از احباط — تصویر احباط

باطل کردن، باطل کردن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حباب — تصویر حباب

دوستی، عشق، محبوب
دیو، شیطان، مار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حبات — تصویر حبات

حبه ها، یک دانه ها، یک حب ها، جمع واژۀ حبه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از خباط — تصویر خباط

اشتباه، مانند شدن چیزی به چیز دیگر در نظر انسان، یکی را به جای دیگری گرفتن، کاری به غلط انجام دادن، سهو، خطا

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از رباط — تصویر رباط

رشته هایی که استخوان ها یا غضروف ها را به هم پیوند می دهد، مهمان سرای میان راه، کاروان سرا، خانقاه یا مکانی برای سکونت طلاب و درویشان، کنایه از دنیا، جهان

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از حیاط — تصویر حیاط

صحن خانه، زمین جلو ساختمان که دور آن دیوار باشد

فرهنگ فارسی عمید

(صَ نَ /نِ گَ)

احباط ماء رکیه، رفتن آب چاه و بازنیامدن. (منتهی الارب).

لغت نامه دهخدا

تصویری از حطاط — تصویر حطاط

بوی بد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ضباط — تصویر ضباط

ضبط کننده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قباط — تصویر قباط

شکرینه

فرهنگ لغت هوشیار

ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان پنجمین ماه سال سریانی ماخوذ از نام یازدهمین ماه سال یهودیان که تقریبا بر آن منطبقاست. این ماه در 31 ژانویه تقویم رومی شروع می شود و شامل 28 روز است و در هر چهار سال یک روز کبیسه بدین روزها افزوده می گردد

ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان پنجمین ماه سال سریانی ماخوذ از نام یازدهمین ماه سال یهودیان که تقریبا بر آن منطبقاست. این ماه در 31 ژانویه تقویم رومی شروع می شود و شامل 28 روز است و در هر چهار سال یک روز کبیسه بدین روزها افزوده می گردد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از خباط — تصویر خباط

مرضی است جنون گونه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حیاط — تصویر حیاط

محوطه و هر جای که دیوار بست و سرای و خانه و صحن خانه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حناط — تصویر حناط

کسی که جسد میت را حنوط کند

فرهنگ لغت هوشیار

رویگردانی، بیهوده گردانیدن اعراض کردن، باطل گردانیدن باطل کردن ثواب عمل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبار — تصویر حبار

زکابفروش، ماهی زکاب (مرکب)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اباط — تصویر اباط

آنچه زیر بغل گیرند

فرهنگ لغت هوشیار

رشته ها و پی هائی که استخوانهای بدن را بهم پیوند میدهد، زردپی، و بمعنی کاروان سرای میان راه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حباض — تصویر حباض

سستی، ضعف

فرهنگ لغت هوشیار

سریانی تازی شده دومین ماه ازسال خورشیدی رویم پنجمینماه ازسال سریانی برگرفته ازنام یازدهمین ماه سال یهودی ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبات — تصویر حبات

جمع حبه، برزها تخمک ها جمع حبه

فرهنگ لغت هوشیار

دوستی، عشق، محبوب بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبوط — تصویر حبوط

باطل شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حبان — تصویر حبان

جمع حب، دانه ها گویک ها گویه ها

فرهنگ لغت هوشیار

پری، جمع حبل، رگ های نره، ستاک ها ساغ ها ریسمانگر ریسمانتاب ریسمانها رشته ها ریسمان تاب، ریسمان فروش

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از احباط — تصویر احباط

((اِ))

باطل گردانیدن، دوری کردن از کسی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از حبال — تصویر حبال

((حِ))

جمع حبل، ریسمان ها، رشته ها

فرهنگ فارسی معین

((حُ))

برآمدگی کوچک که به علت سقوط چیزی در آب ایجاد می شود. در فارسی آب سوار گویند، روپوش شیشه ای که روی چراغ گذارند

فرهنگ فارسی معین

تصویری از حباب — تصویر حباب

((حِ))

دوست داشتن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از حیاط — تصویر حیاط

((حَ))

صحن خانه، زمین برابر ساختمان که دور آن دیوار باشد

فرهنگ فارسی معین

تصویری از حیاط — تصویر حیاط

سرا، میان سرا

فرهنگ واژه فارسی سره