معنی احباط - فرهنگ فارسی معین
معنی احباط
- احباط((اِ))
- باطل گردانیدن، دوری کردن از کسی
تصویر احباط
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با احباط
احباط
- احباط
- رویگردانی، بیهوده گردانیدن اعراض کردن، باطل گردانیدن باطل کردن ثواب عمل
فرهنگ لغت هوشیار
احباط
- احباط
- احباط ماء رکیه، رفتن آب چاه و بازنیامدن. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا