جدول جو
جدول جو

معنی جَاذِب - جستجوی لغت در جدول جو

جَاذِب
جذب کننده، جذّاب، جاذب
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سیلابی، جارو کردن
دیکشنری عربی به فارسی
زخم زننده، آزاردهنده
دیکشنری عربی به فارسی
بحثی، بحث کردن، جدلی
دیکشنری عربی به فارسی
شایسته، ناسپاس
دیکشنری عربی به فارسی
بلند، خشن، پر سر و صدا
دیکشنری عربی به فارسی
عزب، مجرّد
دیکشنری عربی به فارسی
دلتنگ، خاکستری
دیکشنری عربی به فارسی
یخ زده، سفت و سخت
دیکشنری عربی به فارسی
فرسوده، رنگ پریده، پریده رنگ
دیکشنری عربی به فارسی
غرّش کننده، راهزن
دیکشنری عربی به فارسی
در حال نزدیک شدن، قایق
دیکشنری عربی به فارسی
زننده، نیش زدن، تند، نیشدار
دیکشنری عربی به فارسی
نویسنده
دیکشنری عربی به فارسی
دونده، در جریان است، نزدیکی، در حال انجام است، جاری شدن
دیکشنری عربی به فارسی
قابل جمع آوری، گرمایش، جمع آور، مسجد
دیکشنری عربی به فارسی
درست نیست، دروغگو
دیکشنری عربی به فارسی
ناامید، بیهوده
دیکشنری عربی به فارسی
جذّابیت جاز
دیکشنری عربی به فارسی
جاذبه، جذّابیت، مورد توجّه بودن
دیکشنری عربی به فارسی
پر طمطراق، مجلّل
دیکشنری عربی به فارسی
فرسوده، ویران شده
دیکشنری عربی به فارسی
وزوز، پشتکار
دیکشنری عربی به فارسی
زیرک، زبردست
دیکشنری عربی به فارسی
خواستگار، یک خوٰاستگار
دیکشنری عربی به فارسی
مجرم، مرتکب
دیکشنری عربی به فارسی
خواهان، مایل، مشتاق
دیکشنری عربی به فارسی
گسترده، گرسنه
دیکشنری عربی به فارسی
استبدادی، ناعادلانه
دیکشنری عربی به فارسی
وحشیانه، نادان، پر صدا و خودخوٰاه، به طور ملامت آمیز، جاهل
دیکشنری عربی به فارسی
غایب، هیپرپاراتیروئیدیسم
دیکشنری عربی به فارسی