جدول جو
جدول جو

معنی جولاهی - جستجوی لغت در جدول جو

جولاهی
بافندگی، نساجی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جولاهگی
تصویر جولاهگی
بافندگی، عمل بافتن، بافتن پارچه یا فرش یا جوراب و امثال آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جولاهه
تصویر جولاهه
بافنده، کسی چیزی را می بافد، بافت کار، نسّاج، پای باف، باف کار، تننده، جولاه، حائک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، بلند، کشیده، برای مثال با چنین کوتهی عمر بیان نتوان کرد / قصۀ طول امل را که سخن طولانی ا ست (سلیم - لغتنامه - طول امل)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جولاه
تصویر جولاه
بافنده، کسی چیزی را می بافد، نسّاج، بافت کار، جولاهه، تننده، پای باف، حائک، باف کار برای مثال چو گنج جان به کنج خانه آمد / به گردش می تنیدم همچو جولاه (مولوی۲ - ۸۰۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پولانی
تصویر پولانی
آش آرد، آش بلغور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنگلاهی
تصویر جنگلاهی
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، چنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتاهی
تصویر کوتاهی
قصور، تقصیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پولانی
تصویر پولانی
آش بلغور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جولاهه
تصویر جولاهه
بافنده نساج، عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به مولا (مولی)، قسمی از بهترین اقسام برنج که در گیلان بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلاهی
تصویر متلاهی
همبازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولایی
تصویر لولایی
منسوب به لولا، لولاگر، لولافروش
فرهنگ لغت هوشیار
کمی طول ارتفاع یا عمق مقابل درازی: سرما و در میخانه که طرف بامش بفلک برشد و دیوار بدین کوتاهی، (حافظ)، قصور تقصیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فولادی
تصویر فولادی
منسوب به فولاد ساخته از فولاد فولادین پولادی: بنای فولادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولادی
تصویر پولادی
منسوب به پولادین ساخته از پولاد فولادی فولادین: (مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افراء) (فرخی)، برنگ پولاد فولادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنگلاهی
تصویر جنگلاهی
زغن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوالقی
تصویر جوالقی
جولخ پوش پشمینه پوش جولقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیلانی
تصویر جیلانی
پارسی تازی گشته گیلانی گردناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روباهی
تصویر روباهی
مانند روباه بودن، حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جولاه
تصویر جولاه
بافنده نساج، عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جولاهک
تصویر جولاهک
بافنده نساج، عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جولاه
تصویر جولاه
بافنده، نساج، عنکبوت، جولاهه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جولاهه
تصویر جولاهه
((جُ هِ))
بافنده، نساج، عنکبوت، جولاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز، طویل، دیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوتاهی
تصویر کوتاهی
کمی طول، ارتفاع یا عمق، قصور، تقصیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوتاهی
تصویر کوتاهی
قصور، اجمال، تسامح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
دراز
فرهنگ واژه فارسی سره
بافنده، نساج، تارتن، عنکبوت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بافنده، جولاه، نساج
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
Embroilment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طولانی
تصویر طولانی
Longwinded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فولادی
تصویر فولادی
Steely, Steel
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوتاهی
تصویر کوتاهی
Shortness
دیکشنری فارسی به انگلیسی