جدول جو
جدول جو

معنی جنگلاهی

جنگلاهی
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، چنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
تصویری از جنگلاهی
تصویر جنگلاهی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جنگلاهی

چنگلاهی

چنگلاهی
زَغَن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غَلیواج، کَلیواج، کَلیواژ، موش رُبا، چوژِه رُبا، گوشت رُبا، گُنجِشک سیاه، خاد، خات، جول، پَند، جَنگلاهی، چَنکلاهی، چَنگلانی
چنگلاهی
فرهنگ فارسی عمید

چنگلاهی

چنگلاهی
پرنده ای است که غلیواج گویند و بجای های ’هوز’ های ’حطی’ و نون هر دو بنظر آمده است. (برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا). رجوع به غلیواج شود
لغت نامه دهخدا

جنگلبانی

جنگلبانی
شغل و عمل جنگلبان، اداره ای از شعب وزارت کشاورزی که حفاظت و مراقبت جنگلها را بعهده دارد
فرهنگ لغت هوشیار

چنگلانی

چنگلانی
زَغَن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غَلیواج، کَلیواج، کَلیواژ، موش رُبا، چوژِه رُبا، گوشت رُبا، گُنجِشک سیاه، خاد، خات، جول، پَند، جَنگلاهی، چَنگلاهی، چَنکلاهی
چنگلانی
فرهنگ فارسی عمید

چنکلاهی

چنکلاهی
زَغَن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غَلیواج، کَلیواج، کَلیواژ، موش رُبا، چوژِه رُبا، گوشت رُبا، گُنجِشک سیاه، خاد، خات، جول، پَند، جَنگلاهی، چَنگلاهی، چَنگلانی
چنکلاهی
فرهنگ فارسی عمید