- جهاندیده
- آنکه دراقطار عالم بسیار سفر کرده سیاح جهانگرد، جمع جهاندیدگان
معنی جهاندیده - جستجوی لغت در جدول جو
- جهاندیده ((جَ دِ))
- جهانگرد، باتجربه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که به دلیل عمر طولانی یا سفر بسیار و دیدن شهرهای زیاد تجربه اندوخته است، جهان دیده
بجستن واداشته پرش داده شده
جهاند خواهد جهاند بجهان جهاننده جهانده بجستن واداشتن پرش دادن به جست و خیز وادار کردن
بجست و خیز در آورنده پراننده
بجستن واداشته پرش داده شده